براى شفاعت
مىشود، نه مفهوم دوّم كه يك معناى منطقى، معقول و سازنده است.
اين بود
تفسير اجمالى شفاعت در دو شكل «تخديرى» و
«سازنده».
شفاعت در
عالم تكوين:
آنچه در مورد
شفاعت به تفسير صحيح و منطقى آن گفتيم، در جهان تكوين و آفرينش
«علاوه بر عالم تشريع» نيز فراوان ديده مىشود، نيروهاى
قوىتر اين جهان به نيروهاى ضعيفتر ضميمه شده و آنها را در مسير هدفهاى سازنده
پيش مىبرند، آفتاب مىتابد، باران مىبارد و بذرها را در دل زمين آماده مىسازد
تا استعدادهاى درونى خود را به كار گيرند و نخستين جوانه حيات را بيرون بفرستند،
زندانِ پوست دانه را بشكافند و از ظلمتكده خاك سر برآورده، به سوى آسمان كه از آن
نيرو دريافت داشتهاند پيش بروند. اين صحنهها در حقيقت نوعى شفاعت تكوينى در
رستاخيز زندگى و حيات است و اگر با اقتباس از اين الگو نوعى از شفاعت در صحنه
تشريع قائل شويم، راه مستقيمى را پيش گرفتهايم كه توضيح آن را بزودى خواهيم
خواند.
2- مدارك
شفاعت
اكنون به
بررسى مدارك اصلى و دست اوّل در مورد مسأله شفاعت مىپردازيم:
در قرآن
درباره مسأله شفاعت (به همين عنوان) در حدود 30 مورد بحث شده است، البتّه بحثها و
اشارات ديگرى به اين مسأله، بدون اين عنوان نيز ديده مىشود.
آياتى كه در
قرآن پيرامون اين مسأله بحث مىكند، در حقيقت به چند دسته تقسيم مىشود: