در آيات قرآن
نيز اشارههايى به آثار و فلسفه توكّل مىيابيم:
« «وَ مَا لَنَا أَلَّا
نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنَا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَآ
آذَيْتُمُونَا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ»؛
و چرا بر خدا توكّل نكنيمبا اين كه ما را به راههاى (سعادت) رهبرى كرده است؟! و
ما به طور مسلّم در برابر آزارهاى شما صبر خواهيم كرد (و دست از رسالت خويش بر
نمىداريم) و توكّل كنندگان بايد فقط بر خدا توكّل كنند».[1]
و نيز:
« «الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ
النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ
إِيماناً وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ»؛
اين ها كسانى بودند كه (بعضى از) مردم به آنها گفتند: مردم
[لشكر دشمن] براى
(حمله به) شما اجتماع كردهاند و از آنها بترسيد امّا اين سخن بر ايمانشان افزود و
گفتند خدا ما را كافى است، و او بهترين حامى ماست!».[2]
و نيز:
« «إِذْ هَمَّتْ
طِّائِفَتَانِ مِنْكُمْ أنْ تَفْشَلَا وَ اللَّهُ وَلِيُّهُمَا وَ عَلَى اللَّهِ
فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»؛ (و نيز به يادآور) زمانى را كه دو
گروه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند
پشتيبان آنها بود (و به آنها كمك كرد كه از اين فكر باز گردند) و افراد باايمان
بايد تنها بر خدا توكّل كنند».[3]
و نيز:
« «فَإِذَا عَزَمْتَ
فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ»؛ امّا هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع
باش) و بر خدا توكّل كن».[4]