نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 112
آسمانها و زمين سخن به ميان مىآيد، هر چند از يك نظر تكميلى است بر بحث گذشته
پيرامون صفات خداوند.
در آغاز مىفرمايد: «آفرينش را بدون نياز به انديشه و فكر و استفاده از تجربه
و بى آن كه حركتى ايجاد كند و در باره تصميمى بينديشد ايجاد كرد و آغاز نمود» (أنشأ [1] الخلق إنشاء و ابتدأه ابتداء بلا رويّة [2] أجالها [3] و لا تجربة
استفادها و لا حركة أحدثها و لا همامة [4] نفس اضطرب فيها).
در اين جا امام (ع) آفرينش الهى را از كارهاى مخلوقات بكلّى جدا مىشمرد.
[1] «أنشأ» از مادّه «إنشاء» گر چه
معانى متعدّدى براى آن ذكر كردهاند ولى پيداست كه در اينجا به معناى ايجاد است.
[2] «رويّة» به گفته مقاييس اللغة به
معناى سيراب شدن است ولى در معناى تفكر و انديشه آميخته با دقّت نيز به كار
مىرود. گويى فكر خود را در باره آن مسأله سيراب مىسازد و يا مسأله را با انديشه
خود سيراب مىسازد و حقّ انديشه را ادا مىكند.
[3] «أجال» از مادّه «جولان» به معناى
حركت كردن و به گردش در آمدن است.
[4] «همامة»: شارحان و مفسّران نهج
البلاغه براى «همامه» معانى مختلفى ذكر كردهاند:
بعضى آن را به معنى تمايل درونى قطعى به چيزى به گونهاى كه از فقدان آن
ناراحت شود، معنى كردهاند (شرح ابن ميثم بحرانى، جلد 1، صفحه 132).
برخى آن را به معناى ترديد در انجام كارى دانستهاند (منهاج البراعة، جلد 1،
صفحه 51).
بعضى آن را به معنى اهتمام و اهميّت دادن به مطلبى ذكر كردهاند (شرح مغنيه،
جلد 1، صفحه 27).
«ابن ابى الحديد» در شرح معروف خود
«همامه» را از اعتقادات «مجوس» مىداند كه معتقد بودند به اين كه: نور اعظم به
هنگام تصميم بر مبارزه با ظلمت و تاريكى گرفتار تزلزل و ترديدى شد و از درون ذات
او چيزى خارج شد كه «همامه» نام دارد.
ولى در لغت- چنانكه لسان العرب مىگويد- همامه به معناى ضعف و فتور و سستى است
و لذا هر مرد و هر زن ناتوان را «همّ» و «همّة» مىگويند. از مجموع آنچه گفته شد
به نظر مىرسد كه همامه در عبارت فوق همان ترديد و سستى و ناتوانى عزم و اراده
است، به طورى كه شخص نتواند تصميم بگيرد يا به زحمت قادر بر تصميم باشد.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 112