نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 105
اين افسانه ساختگى و پندارى نشان مىدهد كه پويندگان اين راه تا كجا پيش
مىروند.
اين سخن را با كلامى از يكى از معاصران، در شرح نهج البلاغه پايان مىدهيم:
«اين مكتب (وحدت وجود به معناى وحدت
موجود) همه قوانين عقلى و بينشهاى وجدانى و مفاد اديان حقّه الهى را كنار
مىگذارد و جهان هستى را تا مرتبه وجود (خدايى) بالا مىبرد و يا خدا را پايين
مىآورد و با جهان يكى مىكند، به نظر مىرسد كه اين مكتب تنها ذهن بعضى را به
عنوان دريافت ذوقى يا فرار از اشكالات، اشغال نموده باشد، نه همه سطوح روانى آنان
را از روى تعقّل و آگاهى به واقعيّات». [1]
2- انحراف ناآگاهان از حقيقت صفات خدا
اگر در آنچه در اين فراز از كلام مولا على (ع) آمده خوب بينديشيم و دقّت كنيم،
راه هر گونه انحراف از اصل توحيد و حقيقت صفات خدا بسته مىشود و مفهوم حقيقى «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»، ما به انسان از رگ گردن (يا رگ قلب) او نزديكتريم» [2] و همچنين
مفهوم «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ»، او با شماست هر كجا باشيد» [3]، وَ «ما
يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ»، هيچ سخن در گوشى در ميان سه نفر رد و بدل نمىشود مگر اين كه او چهارمين
آنهاست» [4]، «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، خداوند نور آسمانها و زمين است» [5] و «وَ اعْلَمُوا
أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ»
[1] ترجمه و تفسير نهج البلاغه، استاد
جعفرى، جلد 2، صفحه 64.