نام کتاب : اسلام و كمكهاى مردمى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 109
دارد و مورد رضاى خداست مانع از مسافرت آنها شود.
3- «يَحْسَبُهُمُ ا لْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ
مِنَ التَّعَفُّفِ»- كسانى كه از حال آنها
اطّلاعى ندارند به سبب خويشتندارى و عفّت نفس آنها گمان مىكنند غنى و بىنيازند.
4- «تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ؛ آنها را از سيمايشان مىشناسى.»- سيما در لغت به معنى
«علامت و نشانه» است، يعنى گر چه آنها سخنى از حال خود نمىگويند، ولى در چهرههاى
آنها نشانههايى از رنجهاى درونى وجود دارد كه براى افراد فهميده آشكار است، آرى
«رنگ رخساره خبر مىدهد از سرّ درون»!
5- «لَايَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا»- آنها هرگز بسان فقراى عادى با اصرار چيزى از مردم
نمىخواهند؛ اصولًا سؤال نمىكنند، چه رسد به اين كه اصرار در سؤال داشته باشند.
اگر قرآن مىگويد آنها با اصرار سؤال نمىكنند، معنى آن اين نيست كه بدون
اصرار سؤال مىكنند، بلكه معنىاش اين است كه همانند فقراى معمولى نيستند تا سؤال
كنند.
بنابراين، جمله مزبور با آغاز آيه كه مىگويد آنها از سيما شناخته مىشوند نه
از سؤال، هيچگونه منافاتى ندارد.
احتمال ديگرى در آيه نيز هست و آن اين كه در صورتى كه اضطرار شديد آنها را
مجبور به اظهار حال خود كند هرگز اصرار در سؤال ندارند؛ بلكه نياز خودرا به شكل
محترمانهاى به اطّلاع برادران مسلمان خود مىرسانند.
6- «وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ
اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»- اين جمله براى تشويق
انفاقكنندگان است؛ خصوصاً انفاق به افرادى كه داراى عزّت نفس و طبع
نام کتاب : اسلام و كمكهاى مردمى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 109