responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پنجاه درس اصول عقايد براى جوانان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 38

وزيرى بود مقتدر و نيرومند كه در عصر خود، بيشتر قدرت‌ها را به دست گرفته بود و كسى را ياراى مخالفت با او نبود، روزى به مجلسى كه جمعى از دانشمندان دينى در آن حضور داشتند وارد شد و رو به آنها كرده گفت تا كى شما مى‌گوييد جهان را خدايى است؛ من هزار دليل بر نفى اين سخن دارم.

اين جمله را با غرور خاصّى ادا كرد، دانشمندان حاضر چون مى‌دانستند او اهل منطق و استدلال نيست و توانايى و قدرت به قدرى او را مغرور ساخته كه هيچ حرف حقّى در او نفوذ نخواهد كرد؛ با بى‌اعتنايى در برابر او سكوت كردند، سكوتى پرمعنى و تحقيرآميز.

اين جريان گذشت، بعد از مدتى وزير، مورد اتهام قرار گرفت؛ حكومت وقت، وى را دستگير كرده به زندان انداخت.

يكى از دانشمندان كه آن روز در مجلس حاضر بود فكر كرد كه موقع بيدارى وى رسيده است، اكنون كه از مركب غرور پياده شده و پرده‌هاى خودخواهى از جلو چشم او كنار رفته است، و حسّ حق‌پذيرى در وى بيدار گرديده اگر با او تماس بگيرد و نصيحتش كند نتيجه‌بخش خواهد بود؛ اجازه ملاقات با وى را گرفت و به سراغش در زندان آمد، همين كه نزديك آمد؛ از پشت ميله‌ها مشاهده كرد كه او در يك اطاق تنها؛ قدم مى‌زند و فكر مى‌كند و اشعارى را زير لب زمزمه مى‌نمايد؛ خوب گوش فراداد، ديد اين اشعار معروف را مى‌خواند:

ما همه شيران ولى شير عَلَم‌

حمله‌مان از باد باشد دم بدم!

نام کتاب : پنجاه درس اصول عقايد براى جوانان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 38
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست