وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ.[1]
و محمد، جز فرستادهاى كه پيش از او [هم] كه پيامبرانى [آمدند] و گذشتند، نيست. آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، از عقيده خود بر مىگرديد؟
اين آيه و نيز مفهوم آيه 33 سوره احزاب:
وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى.
و مانند روزگار جاهليت قديم، زينتهاى خود را آشكار مكنيد.
طبق تفسير امام باقر عليه السلام:- «أي سيكون جاهلية اخرى»- اشاره به تجديد حيات جهل در تاريخ اسلام است. آن حضرت، در اين باره مىفرمايد:
بعثت بين جاهليتين، لأخراهما شرّ من أولاهما.[2]
ميان دو جاهليت برانگيخته شدم؛ همانا دومى بدتر از اولى است.
عوامل ارتجاع
مسئله مهم، شناخت عوامل رجعتِ به جاهليت و به فرموده قرآن، «انقلاب إلى الأعقاب» است. در يك نگاه كلّى، عوامل ارتجاع را به دو دسته مىتوان تقسيم كرد:
عوامل فردى و عوامل اجتماعى.
الف) عوامل فردى ارتجاع
همه آنچه تحت عنوان «حُجب العلم والحكمة» در كتاب «العلم والحكمة في الكتاب والسنّة»[3] و در اين كتاب با عنوان «آفات العقل»[4] ذكر شده، اسباب ارتجاعِ
[1]. سوره آل عمران، آيه 144.
[2]. الأمالي الخميسيّة، ج 2، ص 277.
[3]. ر. ك: العلم و الحكمة في الكتاب والسنة، ص 157- 179.
[4]. ر. ك: ص 351- 381.