نام کتاب : دانش رجال از ديدگاه اهل سنت نویسنده : جديدى نژاد، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 27
گفتار سوم: مشروعيت بحث از رجال
از آن جا كه در اين علم، احوال راويان بررسى مىشود و همان گونه كه از صدق آنان سخن گفته مىشود، از كذب برخى از آنان نيز سخن گفته مىشود و همان گونه كه برخى از آنان، به واسطه بررسى مزبور، توسط ناقدان و حديث شناسان تعديل مىگردند، برخى ديگر نيز جرح مىشوند، برخى از زاهدانِ صوفىْ مسلك، چون: ابو بكر بن خلّاد، ابو تراب نخشبى و يوسف بن حسين رازى تصوّر مىكردند كه اين علم، علمى مُنكر است و اجتناب از آن، واجب؛ زيرا اساس اين علم بر غيبت و آشكار كردن معايب راويان است و خداوند متعال، از تمامى اينها در قرآن كريم، نهى كرده است.
بر اساس همين تصوّر، زاهدان مذكور، ائمه علم جرح و تعديل و حديث شناسان عصر خود را مورد انتقاد قرار داده، به آنها اعتراض مىكردند كه: چرا غيبت مىكنند؟! براى مثال، ابو بكر بن خلّاد، يحيى بن سعيد قطان (120- 198 ق)[1] را و ابو تراب نخشبى، احمد بن حنبل (164- 241 ق)[2] را مورد اعتراض قرار داد.[3] چنين توهّمى، ناشى از جهالت به مصالح اسلام و منافع عموم مسلمانان است و ادلّه زيادى بر جواز جرح و تعديل و بطلان توهّم مذكور، دلالت دارند كه در زير به نقل مهمترين آنها مىپردازيم: