responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خير و بركت از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 35

نزديك ايشان شدم و گفتم: پدر و مادرم فدايت، اى پيامبر خدا! به ما دستورى بده كه پس از تو به آن عمل كنيم.

فرمود: «دلت يارى‌ات كند».

گفتم: چگونه ممكن است؟

فرمود: «آنچه تو را به ترديد مى‌افكند، وا گذار و آنچه تو را به شك نمى‌افكند، انجام بده، هر چند فتوادهندگان، [بر خلاف آنچه مى‌فهمى،] رأى دهند».

گفتم: اين را از كجا بدانم؟

فرمود: « [براى اين كار،] دستت را روى دلت مى‌گذارى؛ چرا كه قلب، در برابر حلال، آرامش مى‌يابد؛ ولى براى حرام، آرام نمى‌شود.

همانا مسلمانِ پرهيزگار، گناه كوچك را رها مى‌كند تا مبادا به گناه بزرگ دچار شود».

11 مسند ابن حنبل‌- به نقل از وابصة بن معبد-: خدمت پيامبر خدا رفتم و مى‌خواستم هيچ نيك و بدى را وا نگذارم، مگر آن كه از ايشان پرسيده باشم. گروهى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بودند. در حالى كه از ميان مردم رد مى‌شدم، به سوى ايشان رفتم.

مردم گفتند: اى وابصه! دور شو و جلوى پيامبر خدا ميا.

گفتم: من وابصه‌ام. بگذاريد به ايشان نزديك شوم. او از همه مردم برايم محبوب‌تر است كه نزديكش شوم.

پيامبر صلى الله عليه و آله به من فرمود: «نزديك بيا، وابصه! نزديك بيا، وابصه!».

به ايشان نزديك گشتم، تا حدّى كه با او زانو به زانو شدم.

فرمود: «آيا خبر بدهم كه آمده‌اى چه بپرسى، يا خودت مى‌پرسى؟».

نام کتاب : خير و بركت از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 35
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست