نقل اين اطّلاعات از انساب مختلف، نشانگر تبحّر نجاشى رحمه الله در علم انساب است.
پنج. قبيله
از جمله مشخّصههاى افراد در بين اعراب، انتساب آنان به قبيلههاست كه گاه به صورت طبيعى و بر اساس تولّد و گاه بر اساس الحاق فرد به يك قبيله، صورت مىگيرد.
نكته: مراتب نسب
مراتب ششگانه نسب در بين اعراب، عبارتاند از:
الف. شِعب: بزرگترين واحد انساب شمرده مىشود، مانند: عدنان كه اساس قحطانيان است. نامگذارى به «شعب»، به سبب منشعب شدن قبايل از آن است.
ب. قبيله: تقسيم كوچكتر از شعب است، مانند: ربيعه و مُضَر.
ج. عماره: تقسيم كوچكتر از قبيله است، مانند: بنى مناف و بنى مخزوم.
د. بطن: تقسيم كوچكتر از عماره است.
ه. فخذ: تقسيمشده بطن است، مانند: بنى هاشم و بنى اميّه.
و. فصيله: تقسيمشده فخذ است.
ز. عشيره. برخى آن را همان فصيله و برخى آن را به معناى اقوام نزديك دانستهاند.[1]
شش. محلّ تولّد (وطن)
در شناسايى افراد، محلّ تولّد، جايگاه ويژهاى دارد. از همين روست كه نسبت دادن افراد به وطنشان، امرى شايع و متعارف است.
در رجال النجاشى، بيشتر اشخاص با: كوفى، بصرى، مدنى، بغدادى، قمى و جز اينها، توصيف شدهاند كه همگى وطن آنان را نشان مىدهند.