چهارم. تك اثر بودن كشّى. چنان كه گذشت، كشّى رحمه الله جز كتاب رجال، تصنيفى نداشته است، حال آن كه در آن روزگار، «بسيارىِ تأليفات»، از نشانههاى بارز جايگاه علمى افراد، شمرده مىشده است.
براى نمونه، شيخ طوسى در كتاب خويش، عيّاشى را وصف نموده و آن گاه مستند وصف خود را «فراتر بودن تأليفات وى از دويست عنوان» قرار داده است.
كلام شيخ طوسى درباره عيّاشى، چنين است:
أكثر أهل المشرق علماً و فضلًا و أدباً و فهماً و نبلًا فى زمانه، صنّف أكثر من مِئَتَى مصنَّف ....[1]
نكته جالب، اين كه: هرچند عيّاشى در نقل حديث از راويان ضعيف، با كشّى رحمه الله مشترك بوده است- چنانچه نجاشى نقل بسيار وى از راويان ضعيف را گزارش كرده است[2]-، با اين وجود، او را يگانه روزگار خويش دانستهاند. بنا بر اين، مؤثّرترين عامل كمشهرتى كشّى را بايد «كمى تأليفات» وى دانست.
البتّه در روزگار شيخ طوسى و نجاشى، منزلت كشّى، مورد توجّه فراوان علما قرار گرفت، به طورى كه عنايت به آراى رجالى وى، تا عصر كنونى نيز ادامه دارد.
شيخ طوسى و نجاشى با مطالعه كتاب كشّى، به جايگاه والاى علمى او پى برده، رجال الكشّى را از جمله مصادر كتاب خويش برگزيدند و مطالب زيادى را (اعم از: اسم، طبقه، احوال، مذهب و كيفيّت روايت راويان) از آن برگرفتند.
شيخ طوسى و نجاشى، در موارد بسيارى به استفاده از كتاب كشّى، تصريح نكردهاند. نجاشى، تنها در شرح حال بيست نفر از راويان)، پس از نقل مطالبى از