در همه شكلهاى گفتهشده، گاه يك نام به تنهايى، و گاه چند نام به اتّفاق هم، در يك عنوان قرار گرفتهاند. عنوانهاى: «جندب بن زهير و عبد اللَّه بن بديل و غيرهما»، «فى أبى الفضل سدير بن حكيم و عبد السلام بن عبد الرحمن» و «ما رُوى فى سلّام و مُثنّى بن الوليد و المُثنّى بن عبد السلام»، نمونههايى از آمدن چند نام در يك عنوان هستند.
البتّه تذكّر اين نكته، لازم است كه در عنوانهايى كه نام چند نفر در آنها قرار دارد، ميان آن چند نفر، نوعى ارتباط (مانند: رابطه خويشاوندى يا مذهبى) وجود دارد.
دو. روايات
پس از هر عنوان، روايتهايى كه در ارتباط با فرد مذكور هستند، نقل شدهاند. در شرح حال افراد، گاه يك روايت و گاه روايتهاى بسيار وجود دارد. براى نمونه، در شرح حال زراره، 61 روايت، وجود دارد.
چنان كه اشاره شد، غرض اصلى از تأليف كتاب مذكور، توثيق يا تضعيف افراد نبوده است؛ بلكه مقصود، ذكر افراد و خبرهايى بوده كه در مدح و ذم يا جرح و تعديل آنان وارد شده است. بنا بر اين، استفاده حكم توثيق يا تضعيف، به عهده مراجعهكنندگان است.[1] با توجّه به اين نكته، رواياتى كه در شرح حال افراد، ذكر شدهاند، از جهت مدح و ذم، همنواخت نيستند. از اين رو، گاه بين روايات مدحِ يك فرد و روايات ذمّ همان فرد، تعارض ايجاد شده است.
كشّى رحمه الله در بيشتر موارد، در مورد صحّت يا فساد برخى از اين روايتها و يا ترجيح برخى از آنها بر برخى ديگر، اظهارنظر نكرده است. او تنها در مواردى اندك به حلّ تعارض پرداخته است، از جمله، در:
[1]. شهيد ثانى در رسالهاش، به اين مطلب تصريح كرده است( ر. ك: حاشية على خلاصة الأقوال، ص 980، ش 175)