مير داماد در ادامه، براى اثبات مدّعاى خويش و تطبيق بيشتر آن بر گفتههاى شيخ طوسى، چند مثال ديگر نيز مىآورد و سپس اين گونه نتيجه مىگيرد:
خلاصه، آن كه: شيخ طوسى در ميان اصحاب امام باقر و امام صادق عليهما السلام، عدّهاى را نام برده است كه روايات آنان از دو امام مزبور، به واسطه سماع حديث از اصحاب ايشان بوده است و آنان خود، از ايشان حديث نشنيدهاند.
او هنگام نام بردن از اين عدّه، تعبير «أسند عنه» را در مقابل نامشان آورده كه معنايش، اين است كه آن شخص، با واسطه از امام عليه السلام روايت كرده است.
اين عدّه خود به دو دسته تقسيم مىشوند:
دسته اوّل. كسانى كه اصلًا امام عليه السلام را ملاقات نكرده و در عصر وى نبودهاند.
دسته دوم. كسانى كه امام عليه السلام را ملاقات كردهاند؛ ليكن هيچ گاه، حديثى را بىواسطه از وى نشنيدهاند و اگر هم شنيدهاند، بسيار اندك بوده است.
بر اين اساس در رجال الطوسى، بين: اصحاب روايتِ باواسطه از امام عليه السلام، اصحاب روايتِ بىواسطه از امام عليه السلام و اصحاب لقاى بدون روايت مطلقاً (چه باواسطه و چه بىواسطه) فرق گذاشته شده است. البتّه در اين كتاب، اين شيوه، از باب اصحاب امام باقر عليه السلام آغاز شده است.[1]
ديدگاه دوم
[محقّق] ابو الهدى كلباسى بر خلاف نظر مير داماد مىگويد:
مراد از «اصحاب»، اصحاب لقاء است، چه راوى باشند و چه راوى نباشند؛ زيرا كلام شيخ طوسى رحمه الله در ابتداى كتاب رجالش، چنين ظهورى دارد.
علاوه بر اين، مراد از «اصحاب» در نزد علما نيز همين است كه ما گفتيم.
سپس وى كلام مير داماد را نقل كرده، مىگويد:
تفسير لفظ «اصحاب» بر معنايى كه مير داماد گفته است، موجب دورى از معناى حقيقى «اصحاب» مىشود. علاوه بر آن، اين معنا با مبناى شيخ طوسى رحمه الله در كتاب رجالش ناسازگار است.