براى نمونه، نجاشى رحمه الله در مورد ابن جندى گفته: «ألحقنا بالشيوخ فى زمانه»[1] كه اين، خود نشانگر شيخ اجازه بودن وى است. بدين ترتيب، مبناى توثيق مشايخ نجاشى، شامل اين گونه مشايخ نيز مىشود.
از مجموع آنچه گفته شد، روشن مىشود كه اين مبنا تنها در مورد مشايخ بىواسطه نجاشى قابل قبول است و ديگر اشخاصى كه نامشان در اسناد وجود دارد، مشمول آن نيستند.
2. عدم تضعيف به وسيله نجاشى
برخى رجاليان، ذكر نام شخص و عدم طعن و اشكال بر وى به وسيله نجاشى رحمه الله و مانند او را از جمله امارات وثوق به راوى دانستهاند. وحيد بهبهانى اين مبنا را از شخصى (بدون نام بردن از وى)، حكايت كرده[2] كه ظاهراً مرادش همان مير داماد در الرواشح السماويّة است. مير داماد در راشحه هفدهم كتابش مىگويد:
نجاشى رحمه الله ملتزم است كه طعن و اشكال هر كس را در شرح حال خودِ وى و يا شخص ديگر ذكر نمايد. پس، هر گاه او ضعف كسى را ذكر نكرد و بدون آن كه مدح يا ذمّى را نقل كند، تنها به شرح حال شخص اكتفا نمود، اين خود، نشانه سلامت آن شخص از هر طعن و اشكالى در نزد نجاشى است.
از آن جا كه شيخ تقى الدين، ابن داوود، به اين اصطلاحْ آشنا بوده، در هر موردى كه شرح حال شخصى را در كتاب نجاشى ديده و در آن ذكرى از روايت كردن وى از ائمّه عليهم السلام نيافته، آن را در كتاب خويش آورده و گفته است: «لم، جش»، و هر گاه نام شخصى را در كتاب نجاشى، بدون وارد شدن اشكالى بر وى ديده است، نام وى را در بخش ممدوحان كتابش آورده و به ذكر نامش اكتفا نموده و گفته است: «جش، ممدوح».