اميران شيعى مذهب سربدارى، شاعران را به مديحهسرايى اهل بيت عليهم السلام وا مىداشتند. آخرين پادشاه اين سلسله، خواجه نجمالدين على مؤيّد بود كه در ترويج علم و ادب مىكوشيد و در استحكام مبانى مذهب تشيّع، تلاش مىكرد. او با شهيد اوّل (مق 786 ق) مكاتبه كرد و او را براى ارشاد مردم و اجراى شعاير مذهبى به خراسان فرا خواند. شهيد اوّل، در پاسخ درخواستهاى او كتاب معروف اللمعة الدمشقيّة را به نام وى نگاشت و به خراسان فرستاد تا شيعيان آن ديار بر طبق فتاواى او عمل نمايند.[1]
مرعشيان
اين سلسله شيعى، به رهبرى سادات مرعشى در فاصله سالهاى 760 تا 795 ق بر بخشهاى وسيعى از مازندران، حكومت كردند. بنيانگذار اين سلسله، سيّد قوام الدين مرعشى (م 781 ق)، تحت تأثير تعاليم سربداران خراسان، حكومتى مبتنى بر مذهب شيعه اثنا عشرى در مازندران، پى ريخت. در زمان حكومت سيّد كمال الدين، پسر سيّد قوام الدين، طالقان، الَموت و قزوين نيز به قلمرو حكومت مرعشيان افزوده شد. سرانجام در سال 795 ق، در حمله تيمور به مازندران، سيّد كمال الدين به دنبال مقاومت كوتاهى تسليم شد. تيمور، سادات مرعشى را به ماوراء النهر تبعيد كرد. سيّد كمال الدين و برادرش فخرالدين، در حيات تيمور درگذشتند.
پس از مرگ تيمور (807 ق)، برخى از بازماندگان سادات مرعشى چون سيّد زين العابدين و سيّد على و سيّد يحيى (پسران سيد قوام)، خود را به مازندران
[1]. الحقائق الراهنة، ص 175 و 205، تاريخ ايران پس از اسلام، ص 516.