responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انسان شناسى از منظر قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 57

حديث

40.امام باقر عليه السلام : خداوند متعال ، حوّا را از زيادى گِلى كه آدم را از آن آفريد ، خلق كرد .

41.تفسير العيّاشى ـ به نقل از ابو مقدام ـ: از امام باقر عليه السلام پرسيدم : خداوند ، حوّا را از چه چيز آفريد؟ فرمود : «اين مردم ، [1] چه مى گويند؟» . گفتم : مى گويند : خدا ، او را از يكى از دنده هاى آدم ، خلق كرد . حضرت فرمود : «دروغ مى گويند . آيا خدا عاجز بوده كه او را از غير دنده آدم بيافريند؟ !» . گفتم : قربانت گردم ، اى فرزند پيامبر خدا ! او را از چه چيز آفريد؟ فرمود : «پدرم ، از پدرانش به من خبر داد كه پيامبر خدا فرمود : خداوند ـ تبارك و تعالى ـ مُشتى گِل برگرفت و آن را با دست راست خود ـ كه هر دو دست او راست است ـ به هم زد ، سپس از آن ، آدم را آفريد . و قدرى از آن گِل ، اضافه آمد كه از آن ، حوّا را خلق كرد .

42.كتاب من لا يحضره الفقيه ـ به نقل از زُرارة بن اَعيَن ـ: از امام صادق عليه السلام درباره خلقت حوّا پرسيده و به ايشان گفته شد : در ميان ما مردمى هستند كه مى گويند : خداوند عز و جل حوّا را از دنده انتهايى سمت چپ آدم آفريد . فرمود : «خدا ، پاك و بسى برتر است از اين نسبت ها كه به او مى دهند . آيا كسى كه اين سخن را مى گويد ، معتقد است كه خداوند ـ تبارك و تعالى ـ قدرت نداشته براى آدم ، همسرى از غير دنده او بيافريند ؟ و راه را براى بدگويان باز مى گذارد كه بگويند : آدم ، با خودش نزديكى مى كرد ، چون حوّا از دنده او بوده است ؟! اينان را چه مى شود ؟! خدا ، ميان ما و ايشان ، دادرسى كند» . سپس فرمود : «خداوند ـ تبارك و تعالى ـ ، آن گاه كه آدم عليه السلام را از گِل آفريد و به فرشتگان فرمود كه برايش به سجده افتادند . او را در خواب فرو برد . سپس حوّا را برايش ابداع كرد و او را در محلّ فرورفتگى ميان دو كَفَل او قرار داد ، تا بدين ترتيب ، زن ، پيرو مرد باشد . حوّا ، شروع به تكان خوردن كرد و آدم ، از تكان هاى او بيدار شد . چون بيدار شد ، به حوّا ندا آمد كه : «از او بر كنار باش» . چشم آدم كه به او افتاد ، مخلوقى زيبا ديد كه به شكل و شمايل خود اوست ؛ امّا ماده بود . با او سخن گفت و حوّا هم با زبان خود او به وى پاسخ داد . آدم پرسيد : تو كيستى ؟ گفت : چنان كه مى بينى ، مخلوقى هستم كه خدايم آفريده است . در اين هنگام ، آدم گفت : «خداوندا ، اين مخلوق زيبايى كه در كنار او بودن و نگريستن به او مرا دل شاد مى سازد ، چيست ؟ خداوند ـ تبارك و تعالى ـ فرمود : «اى آدم ! اين كنيزم حوّاست . دوست دارى كه همدم و هم سخن تو باشد و از دستورهاى تو پيروى كند ؟» . آدم عليه السلام گفت : آرى ـ اى پروردگار من ـ ، و تا زنده باشم ، براى اين كار ، تو را سپاس خواهم گفت .


[1] شايد مراد ، «اهل سنّت» باشد .

نام کتاب : انسان شناسى از منظر قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 57
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست