responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
   ««اول    «قبلی
   جلد :
نام کتاب : تحفة الأولياء (ترجمه اصول کافي) نویسنده : الأردکاني، محمد علي    جلد : 1  صفحه : 909
يادداشت دبير علمى كنگره 1
آغاز سخن 5
پيشگفتار 7
ترجمه‌هاى كافى 8
شيخ محمد على فاضل اردكانى 18
آثار و تأليفات مترجم 21
نسخه‌هاى تحفة الأولياء 31
شيوه ترجمه اردكانى 36
انگيزه تحقيق 42
نكته‌ها و گفته‌ها در باره تحقيق 43
و در پايان 46
مقدمه مترجم 57
خطبه كافى 63
[1] كتاب عقل و جهل 81
[2] كتاب فضيلت علم 135
1 باب در بيان فرض علم و وجوب طلب نمودن آن و ترغيب كردن بر آن 137
2 باب در بيان صفت علم و فضيلت آن و فضيلت علما 141
3 باب در بيان اقسام مردمان 145
4 باب در بيان ثواب عالم و متعلم 147
5 باب در بيان صفت علما 151
6 باب در بيان حق عالم 155
7 باب در بيان ضرر مردن علما 155
8 باب در بيان هم‌نشينى با علما و صحبت ايشان 157
9 باب در بيان سؤال كردن از عالم و مذاكره نمودن با او 159
10 باب در بيان بذل و بخشش علم 163
11 باب در بيان نهى از گفتار بى علم 165
12 باب در بيان آن‌كه عمل مى‌كند بى علم 169
13 باب در بيان عمل كردن به علم 171
14 باب در بيان آن‌كه علم خويش را آلت خوردن مال مردم ساخته و آن‌كه به آن فخر و مباهات مى‌نمايد 175
15 باب در بيان لزوم حجت بر عالم و سخت گرفتن امر بر او 177
16 باب نوادر 179
17 باب در بيان روايت كردن كتاب‌ها و حديث و فضيلت نوشتن به توشيحات 189
18 باب در بيان تقليد 195
19 باب در بيان حرمت بدعت‌ها و رأى و قياس‌ها 197
20 باب در بيان وجوب رد به سوى كتاب خدا و سنت پيغمبر صلى الله عليه و آله و بيان اين‌كه چيزى نيست از حلال و حرام و همه آنچه مردم به سوى آن محتاجند، مگر آن‌كه كتاب و يا سنتى در باب آن وارد شده است 213
21 باب در بيان وجه اختلاف كه در حديث است 221
22 باب در بيان فراگفتن سنت پيغمبر صلى الله عليه و آله و گواهان كتاب خدا 239
[3] كتاب توحيد 245
1 باب در بيان حدوث(و از سرنو پيدا شدن عالم و اثبات آن‌كه آن را احداث فرموده) 247
2 باب در بيان اطلاق و بى قيدى گفتار به آن‌كه خدا چيزى است 273
3 باب در بيان آن‌كه خدا شناخته نمى‌شود، مگر به خود آن جناب بر خويش 283
4 باب در بيان كم‌تر چيزى از شناختن خدا كه كافى باشد 285
5 باب در بيان معبود و آن‌كه او را پرستش مى‌نمايند 287
6 باب در بيان كون و مكان(كه بودن و جاى بودن است) 289
7 باب در بيان نسبت و وصف پروردگار 299
8 باب در بيان نهى از سخن گفتن در كيفيت و چگونگى خدا 305
9 باب در بيان باطل كردن ديدن خدا به چشم سر(در دنيا و در آخرت) 311
10 باب در بيان نهى از وصف كردن خدا به غير آنچه خويش را به آن وصف فرموده -/ جل و تعالى -/ 327
11 باب در بيان نهى از جسم و صورت 335
12 باب در بيان صفات ذات مقدس خدا 343
13 باب ديگر و آن، از قبيل باب اول است(كه در آن است آنچه در آن است با زيادتى نفى تشبيه و تركيب و امثال آن چنانچه مذكور خواهد شد) 347
14 باب در بيان اراده خدا و اين‌كه آن از صفات فعل اوست 349
مجمع قول در صفات ذات و صفات فعل 355
15 باب در بيان حادث شدن نام‌هاى خداى تعالى 357
16 در باب بيان معانى نام‌هاى خدا و اشتقاق آنها 367
17 باب ديگر و آن، از قبيل باب اول است كه در اوست آنچه در آن است؛ مگر آن‌كه در اين باب زيادتى است كه در باب سابق نيست و آن فرق ميانه معانى است كه در تحت نام‌هاى خدا و نام‌هاى آفريدگان است 379
18 باب در بيان تفسير صمد 391
19 باب در بيان امتناع حركت و انتقال خدا 397
20 باب در بيان عرش و كرسى 409
21 باب در بيان روح خدا و معنى آن 421
22 باب در بيان جوامع توحيد و كلماتى كه جامع انواع صفات سلبى و ثبوتى خدا است 425
23 باب نوادر 457
24 باب در بيان جواز بداء بر خدا 469
25 باب در بيان آن‌كه در آسمان و زمين چيزى نمى‌باشد، مگر به هفت چيز 479
26 باب در بيان مشيت و اراده خدا 481
27 باب در بيان ابتلا و اختيار(كه به معنى آزمودن است) 485
28 باب در بيان سعادت و شقاوت(كه به معنى نيك بختى و بد بختى است) 487
29 باب در بيان خير و شر(كه به معنى خوبى و بدى است) 489
30 باب در بيان ابطال جبر و قدر و اثبات امر بين الامرين 491
31 باب در بيان استطاعت 505
32 باب در بيان لزوم و تعريف حجت بر خدا(تا حجت بر بندگان تمام شود) 511
33 باب در بيان حجت‌هاى خدا در خلق خود 517
34 باب در بيان حجت‌هاى خدا بر خلق خود 517
35 باب در بيان آن‌كه هدايت از جانب خداى عزوجل است 521
[4] كتاب حجت 527
1 باب در بيان اضطرار(و ناچار بودن خلائق به سوى حجت) 529
2 باب در بيان طبقات و مراتب انبيا و رسل و ائمه عليهم السلام(كه به معنى پيغمبران و فرستادگان و پيشوايانند و بيان تفاوت مراتب ايشان در پستى و بلندى نسبت به يكديگر) 549
3 باب در بيان فرق ميان رسول و نبى و محدث 555
4 باب در بيان اين‌كه حجت برپا نمى‌شود از براى خدا بر خلائق، مگر به واسطه امام 559
5 باب در بيان اين‌كه زمين از حجت خدا خالى نمى‌باشد 561
6 باب در بيان اين‌كه اگر در زمين باقى نمانند مگر دو مرد، البته يكى از اين دو حجت خواهد بود 565
7 باب در بيان معرفت و شناخت امام و وجوب رد كردن امر به سوى او 567
8 باب در بيان وجوب فرمان‌بردارى ائمه عليهم السلام 585
9 باب در بيان آن‌كه ائمه عليهم السلام گواهان خداى عزوجل‌اند بر خلق 599
10 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام راهنمايان همه خلق‌اند به راه راست 607
11 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام واليان امر خدا و خزانه‌داران علم اويند 611
12 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام، خليفه‌هاى خداى عزوجل‌اند در زمين و درهاى اويند كه از آنها آمده مى‌شود 613
13 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام نور خداى عزوجل‌اند 615
14 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام ركن‌هاى زمين‌اند 627
15 باب نادر جامعى كه در بيان فضل امام عليه السلام و صفات اوست 639
16 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام واليان امر خدايند و ايشان مردمانى هستند كه مردم بر ايشان حسد برده‌اند كه خداى عزوجل ايشان را ذكر فرموده است 669
17 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام علامات و نشانه‌هايى‌اند كه خداى عزوجل آنها را در كتاب خويش ذكر فرموده است 675
18 باب در بيان اين‌كه آيات و معجزاتى كه خداى عزوجل آنها را در كتاب خويش ذكر فرموده، ائمه عليهم السلام اند 677
19 باب در بيان آنچه خداى عزوجل و رسول او واجب گردانيده‌اند از بودن با ائمه عليهم السلام 679
20 باب در بيان اين‌كه اهل ذكر كه خدا خلائق را امر فرموده به سؤال كردن از ايشان، ائمه عليهم السلام اند(نه غير ايشان) 685
21 باب در بيان اين‌كه كسانى كه خدا ايشان را به علم وصف فرموده در كتاب خويش، ائمه عليهم السلام اند 693
22 باب در بيان اين‌كه راسخين در علم، ائمه عليهم السلام اند 693
23 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام علم را عطا شده‌اند و خدا آن را در سينه‌هاى ايشان ثابت فرمود 695
24 باب در بيان اين‌كه كسانى كه خدا ايشان را برگزيده و كتاب خويش را به ايشان ميراث داده، ائمه عليهم السلام اند(نه غير ايشان) 697
25 باب در بيان اين‌كه امامان در كتاب خدا بر دو قسم‌اند: امامى است كه مردم را به سوى خدا مى‌خواند، و امامى است كه ايشان را به سوى آتش جهنم مى‌خواند 701
26 باب‌[در بيان اين‌كه قرآن به امامان هدايت مى‌كند] 701
27 باب در بيان اين‌كه نعمتى كه خداى عزوجل آن را در كتاب خويش ذكر فرموده، ائمه عليهم السلام اند 703
28 باب در بيان اين‌كه متوسمين(و به فراست دريابندگانى) كه خداى عزوجل ايشان را در كتاب خويش ذكر فرموده، ائمه عليهم السلام اند و سبيل امامت در ايشان ثابت و لازم است 705
29 باب در بيان عرض اعمال بر پيغمبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام(و نمودن آنها به ايشان) 709
30 باب در بيان اين‌كه راهى كه تشويق به استقامت در آن شده، ولايت على عليه السلام است 711
31 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام معدن علم و درخت پيغمبرى و محل تردد و آمد و شد فرشتگانند 713
32 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام، وارثان علم‌اند كه بعضى از ايشان علم را به بعضى ميراث مى‌دهند 715
33 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام ميراث بردند علم پيغمبر صلى الله عليه و آله را و علم همه پيغمبران و اوصياى ايشان عليهم السلام كه پيش از ايشان بوده‌اند 719
34 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام در نزد ايشان است همه آن كتاب‌ها كه از نزد خداى عزوجل فرود آمده و بيان اين‌كه آنها را با اختلاف لغات آنها مى‌دانند 729
35 باب در بيان اين‌كه هيچ‌كس همه قرآن و علم آن را جمع نكرده، مگر ائمه عليهم السلام كه ايشان همه علوم آن را مى‌دانند 733
36 باب در بيان آنچه ائمه عليهم السلام عطا شده‌اند از اسم اعظم خدا 737
37 باب در بيان آنچه در نزد ائمه عليهم السلام است از آيات و اسباب معجزات پيغمبران عليهم السلام 739
38 باب در بيان آنچه در نزد ائمه عليهم السلام است از سلاح و آلت كارزار رسول خدا صلى الله عليه و آله و متاع آن حضرت(از رخت و غير آن) 743
39 باب در بيان آن‌كه داستان سلاح رسول خدا صلى الله عليه و آله چون داستان تابوت و صندوق است در ميانه بنى‌اسرائيل 755
40 اين باب بابى است كه ذكر جفر و جامعه و مصحف فاطمه عليها السلام در آن است 757
41 باب در شأن سوره«إنا أنزلناه فى ليلة القدر» و تفسير و بيان آن 767
42 باب در بيان اين‌كه علم ائمه عليهم السلام در شب جمعه زياد مى‌شود 805
43 باب در بيان اين‌كه اگر علم ائمه عليهم السلام زياد نمى‌شد آنچه در نزد ايشان بود تمام مى‌شد 807
44 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام مى‌دانند همه علومى را كه بيرون آيد به سوى فرشتگان و پيغمبران و رسولان عليهم السلام 809
45 باب نادرى كه ذكر غيب در آن است 811
46 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام هرگاه خواسته باشند بدانند(مى‌دانند، يا) به ايشان تعليم(يا اعلام) مى‌شود(بنابر اختلاف نسخ كافى و احتمالى كه در لفظ عنوان مى‌رود) 817
47 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام مى‌دانند كه كى مى‌ميرند، و بيان اين‌كه ايشان نمى‌ميرند مگر به اين‌كه خود آن را اختيار كنند 817
48 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام آنچه را كه بوده و آنچه خواهد بود مى‌دانند، و بيان اين‌كه چيزى بر ايشان پوشيده و پنهان نمى‌باشد - صلوات الله عليهم - 825
49 باب در بيان اين‌كه خداى عزوجل هيچ علمى را به پيغمبر صلى الله عليه و آله خود تعليم نفرمود، مگر آن‌كه او را امر فرمود كه آن را به امير المؤمنين عليه السلام تعليم نمايد، و بيان اين‌كه شريك آن حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله در علم بود 831
50 باب در بيان جهات و وجوه علوم ائمه عليهم السلام 833
51 باب در بيان اين‌كه اگر مردم بر ائمه عليهم السلام مى‌پوشيدند و سخن ايشان را فاش نمى‌كردند، هر آينه هر فردى را به آنچه براى او و بر او بود، خبر مى‌دادند 837
52 باب در بيان تفويض به سوى رسول خدا صلى الله عليه و آله و به سوى ائمه عليهم السلام در امر دين 839
53 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام به كدام يك از اوصياى گذشتگان شباهت دارند، و حرمت قول به پيغمبرى در باب ايشان 851
54 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام محدث و مفهم‌اند(كه فرشته ايشان را تحديث مى‌نمايد و خبر مى‌دهد و ايشان را تفهيم مى‌نمايد و مى‌فهماند) 855
55 بابى كه در آن ذكر ارواحى است كه در ائمه عليهم السلام است 859
56 باب در ذكر روحى كه خدا ائمه عليهم السلام را به آن تسديد مى‌فرمايد 863
57 باب در بيان وقت دانستن امام تمام علم امامى كه پيش از اوست - عليهم جميعا السلام - 867
58 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام در علم و شجاعت و وجوب طاعت برابرند 869
59 باب در بيان اين‌كه امام عليه السلام، امامى را كه بعد از اوست مى‌شناسد، و بيان اين‌كه قول خداى عزوجل:«إن الله يأمركم أن تؤدوا الأمانات إلى أهلها» در شأن ايشان نازل شد 871
60 باب در بيان اين‌كه امامت عهد و پيمانى است از جانب خداى عزوجل كه معهود و معروف است از امامى به سوى امامى ديگر عليهم السلام 875
61 باب در بيان اين‌كه ائمه عليهم السلام چيزى را به جا نياورده و نمى‌آورند، مگر به عهد و وصيتى از جانب خداى عزوجل و امرى از جانب آن جناب كه از آن تجاوز نمى‌كردند 879
62 باب در بيان امورى كه حجت امام عليه السلام را ثابت مى‌گرداند 895
63 باب در بيان ثبوت امامت در فرزندان، و بيان اين‌كه امامت بر نمى‌گردد در برادر و نه در عمو و نه غير ايشان از خويشان، وليكن در غير امام حسن و امام حسين عليهما السلام چنانچه بيايد 899
فهرست 903
نام کتاب : تحفة الأولياء (ترجمه اصول کافي) نویسنده : الأردکاني، محمد علي    جلد : 1  صفحه : 909
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
   ««اول    «قبلی
   جلد :
فرمت PDF شناسنامه فهرست