نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 88
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنِ الْحَسَنِ ـ يَعْنِي ابْنَ سَعِيدٍ ـ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ ـ يَعْنِي عَبْدَ اللهِ ـ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ عليه السلام يَقُولُ «إِنَّ الْعَبْدَ يَقُومُ فَيَقْضِي النَّافِلَةَ فَيُعَجِّبُ الرَّبُّ مَلَائِكَتَهُ مِنْهُ فَيَقُولُ: مَلَائِكَتِي! عَبْدِي يَقْضِي مَا لَمْ أفْتَرِضْهُ عَلَيْه». {-2-}
درج نسخه بدل
گفتني است اگر همراه متن، نسخه بدل آن نيز نقل شود، ميتوان آن را نوعي درج شمرد؛ چرا که در واقع، کاتب يا ناقل حديث، بايد يکي از دو عبارت را گزارش ميکرد و ديگري را در حاشيه ميآورد، اما هر دو را آورده و مخاطب را يا در فهم متن و يا در رد و قبول سند، به اشتباه انداخته است. نمونه آن، درج در سند حديث زير است که در چاپ قبلي وسائل الشيعة اتفاق افتاده است: عنه (= أي عن البرقي عن محمد بن علي)، عن عيسى عُبيسِ بنِ هشام، عن أبي إسماعيل الفرّاء، عن زيد الشَحّام، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: تَدعو للضّالّةِ: «اللهُمَّ إنَّكَ إلهُ مَن في السماءِ وإلهُ مَن في الأرضِ، وعَدْلٌ فيهما، وأنتَ الهادي مِن الضالّةِ وتَرُدُّ الضالّةَ، رُدَّ عَلَيَّ ضالّتي فإنَّها مِن رزقِكَ وعَطيَّتِكَ، اللهمَّ لا تَفتِنْ بِها مُؤمناً ولا تعر [2] بِها كافراً، اللهمَّ صَلِّ على محمدٍ عبدِكَ ورسولِكَ وعلى أهلِ بيتِه». [3] شاهد مثال، «عيسي عبيس بن هشام» است که چنين نامي در ميان راويان نداريم؛ ولي دو راوي را به نامهاي «عبيس بن هشام» و «عيسي بن هشام» ميشناسيم. البته «عبيس» مشهورتر است و در اين جا نيز درستتر مينمايد که راوي حديث باشد؛ زيرا در منبع اصلي اين حديث، المحاسن برقي، «عبيس»
[1] همان، ج 4، ص 75.[2] در المحاسن، ج 2، ص 363، «لا تُغْنِ؛ غني مگردان» و در وسائل الشيعة چاپ آل البيت، ج 11، ص 421، «لا تُعِنْ؛ ياري مکن» آمده است.[3] وسائل الشيعة (اسلامية)، ج 8، ص 308، ح 3 به نقل از المحاسن.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 88