نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 64
دارد. راوي از امام ميپرسد: زدن درازگوش به چه معناست؟ و امام پاسخ ميدهد: إنَّ نوحاً عليه السلام لَمّا دَخَلَ السَّفينَةَ مِن کُلِّ زَوجَينِ اثنَينِ جاءَ إِلَي الحِمارِ فَأَبي اَن يدخُلَ فَأَخَذَ جَريدَةً مِن نَخلٍ فَضَرَبَهُ ضَربَةً واحِدَةً وَ قالَ لَهُ: عَبسا شاطانا، اَي: اُدخُل يا شِيطانَ. حضرت نوح هنگامي که يک جفت از هر گونه حيواني را وارد کشتي کرد، به سوي درازگوش رفت تا آن را نيز ببرد، اما درازگوش سرپيجي کرد. حضرت نوح شاخهاي از درخت خرما برداشت و با آن يک ضربه به حيوان نواخت و به او گفت: وارد شو اي شيطان.
چکيده
تقيه، يعني عمل نکردن به دستور واقعي دين و و يا اظهار گفتار و کرداري مخالف با آن؛ براي حفظ اساس دين، گروندگان به دين و نيز حافظان آن و مصلحتهايي از اينگونه. تشخيص موضع تقيه، بر عهده مکلّف است؛ اما دو حدّ بسيار روشن نيز براي آن تعيين شده است: نخست، کشتن همکيش و دوم، اضطرار واقعي. تقيه، در جايي روا است که مصلحت آن، بيش از مفسده کنار نهادن حکم اصلي باشد و اين به معناي محدوديت کامل تقيه است. آمار در دسترس از احاديث تقيهاي نيز، اين نکته را تأييد ميکند. اگر روايتي تقيهاي شد، قابليت احتجاج ندارد؛ زيرا آن روايت براي بيان حکم واقعي صادر نشده و تنها براي حفظ دين و يا جان مخاطب و امام، ابراز شده است. آسيب جدّي تقيه، بياعتمادي به روايات و افراطيگري در تقيهاي دانستن آنها است. راه مقابله با آسيب مربوط به تقيه، کشف روشمند و صحيح اين گونه روايات و جداسازي آنها از بقيه احاديث است.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 64