responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى    جلد : 1  صفحه : 214

فارسي «طالب»، در گذشته به سادگي به کار مي‌رفت؛ اما اکنون به دليل عملکرد ناپسند گروهي با اين نام، بار منفي يافته و براي تنقيص و عيب نهادن به کار مي‌رود. عکس اين حالت نيز امکان وقوع دارد و نمونهاي که در پي مي‌آيد، نشاندهنده تغيير بار ارزشي منفي به مثبت است و به هر حال، بي‌توجهي به اين دگرگوني پديدآمده و تفاوت معنادار، به فهم ما آسيب مي‌زند.

نمونه

واژه «تعمّق» نمود اين تغيير است. پيامبر اکرم مي‌فرمايد: إياكُم والتَّعمُّقَ في الدين، فإنَّ اللهَ تعالى قد جَعَلَه سَهْلاً، فَخُذوا مِنه ما تُطيقُونَ. [1] مبادا در دين تعمق کنيد، که خداوند متعال آن را ساده قرار داده است، پس هر اندازه که طاقت داريد از آن برگيريد. در زبان عربى امروز، «تعمّق» به معناى «ژرف‌نگري و دورانديشى در كار» و يا «فصاحت و دورانديشى در سخن» است. [2] در فارسى نيز اين معنا، مفهومي مثبت و ارزشمند شمرده مى شود و براى توصيف يک محقّق ژرف‌انديش با اثري خوب و تحقيقى عالمانه، صفت «عميق» و «متعمّق» را به كار مى بريم. اما در عربى کهن و در نتيجه در حديث، اين واژه بدين معنا نيست؛ بلكه به معناى افراط و زياده روى است كه مفهومي نکوهيده و ناپسند دارد. اگر بار ارزشي کنوني اين واژه را از انديشه خود دور کنيم و بدون آن، به کتب لغت کهن و کاربردهاي ارائه‌شده مراجعه کنيم، به سادگي، نتيجه مي‌گيريم که «عمق» و مشتقّاتش، در موارد منفي به کار مي‌رفته است: براي توصيف جاهاي دوردست بيابان؛ مواضع پر از بوته تلخي به نام «عِمقَي»؛ و چاه بسيار گودي که بيرون کشيدن آب از آن، سخت و نيازمند طنابي بس دراز است. افزون بر لغويان، خود مي‌توانيم با گردآوري کاربردهاي پرشمار اين واژه، به


[1] الجامع الصغير، ج 1، ص 452، ح 2933.

[2] فرهنگ لاروس، ج 1، ص 603.

نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى    جلد : 1  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست