نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 205
مُرازِم گويد: امام صادق عليه السلام دستور داد تقاضانامهاي بنويسند. نوشتند و به ايشان عرضه کردند، اما در آن استثنا نبود. امام فرمود: «چگونه اميد داريد که اين کار انجام شود، حال آن که در اين نوشته، استثنايي نيست؟! بنگريد هر جايي که استثنا نيست، در آنجا استثنا کنيد». روشن است که ترجمه لغوي اين کلمه، هيچ گرهي را نميگشايد و از اين رو، بايد فرهنگ واژه را کاويد و با گردآوري استعمالات آن در قرآن و حديث، به مقصود امام پي برد. در قرآن، «استثناء» يک بار با همين لفظ به کار رفته است و يک بار با ادات و ابزار استثنا که معناي مقصود ما را ميرساند. واژه «استثناء»، در حکايت باغداراني آمده است که از تنگنظري، قصد داشتند محصول خود را در پگاه بچينند و پيش از مراجعه بينوايان، آن را به فروش برسانند؛ اما سپيده دم، با باغِ آتشگرفته از عذاب الهي رو به رو شدند. [1] برخي از مفسّران، اين واژه را به معناي کنار نهادن بخشي از محصول تفسير کرده؛ اما اين را نيز احتمال دادهاند که به معناي استثناي مشيت الهي باشد؛ چنانکه در آيه اصحاب کهف آمده است: سَيَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيْبِ وَيَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِراً وَلا تَسْتَفْتِ فِيهِم مِّنْهُمْ أَحَداً * وَلا تَقُولَنَّ لِشَيْ ءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذلِكَ غَداً * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ الله وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذا رَشَدا. [2] بهزودى خواهند گفت: «سه تن بودند [و] چهارمين آنها سگشان بود.» و ميگويند: «پنج تن بودند [و] ششمين آنها سگشان بود». تير در تاريكى مياندازند. و [عدّه اى] ميگويند: «هفت تن بودند و هشتمين آنها سگشان بود». بگو: