نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 204
فرموده بود: «توضأتُ مِن الطعام (از خوراک وضو گرفتم)»، شستن عضو مخصوص (دست) فهميده ميشد. [1] شيخ طوسى، براى تأييد ادّعاى خود، چند روايت ديگر آورده است تا اثبات کند پس از آمدن خون از بينى، وضو لازم نيست. [2]
نشاندن معناي لغوي به جاي معناي اصطلاحي
نمونههايي در دست است که عکس حالت نخست در آن اتفاق افتاده و موجب نافهمي برخي از روايات گشته است؛ يعني معناي ساده و لغوي واژه، به معنايي داراي بار فرهنگي مبدّل شده و به صورت يک اصطلاح در آمده، اما اين بار معنايي جديد براي برخي ناشناخته مانده و موجب بدفهمي آنان شده است. اين غفلت براي کساني که با فرهنگ حاکم بر زبان، ناآشنا و با تغييرات آن بيگانهاند، بيشتر پيش ميآيد. اين دسته واژه اصطلاح شده را بر معناي لغوياش حمل ميکنند و در نتيجه، از دريافت معناي درست عبارتِ حاوي اصطلاح باز ميمانند. براي نمونه، ممکن است يک مستشرق که معناي اصطلاحي «شهادت» را در فرهنگ اسلامي نميداند، آن را بر پايه معناي لغوياش، حاکي از حضور شخص در نبردهاي صدر اسلام بداند و نه کشته شدن در راه خدا. اين مشکل بيشتر در جايي به چشم ميخورَد که معناي اصطلاحي واژه، به واژهنامهها راه نيافته باشد. واژه «استثنا» در روايت ذيل نمونه خوبي است تا به ما نشان دهد دگرگوني معنايي اين واژهها را ناديده نگيريم. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أبِيهِ عَنِ ابْنِ أبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُرَازِمِ بْنِ حَكِيمٍ قَالَ: أمَرَ أبُو عَبْدِ اللهِ عليه السلام بِكِتَابٍ فِي حَاجَةٍ فَكُتِبَ ثُمَّ عُرِضَ عَلَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ فِيهِ اسْتِثْنَاءٌ فَقَالَ: «كَيْفَ رَجَوْتُمْ أنْ يَتِمَّ هَذَا وَلَيْسَ فِيهِ اسْتِثْنَاءٌ؟! انْظُرُوا كُلَّ مَوْضِعٍ لَا يَكُونُ فِيهِ اسْتِثْنَاءٌ فَاسْتَثْنُوا فِيهِ». [3]