نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 144
را معيّن کرد و آنها را از ساحت حديث شيعه، دور ساخت و با تلاش امامان و اصحاب بزرگ آنان، تنها رگههايي بسيار کمرنگ از آن، باقي مانْد. افزون بر اين، مؤلّفان کتب رجال شيعه و اهل سنّت، به ويژه کساني که به فهرستنويسى و کتابشناسى توجّه داشته اند، به آميخته شدن حديث درست و غلط، و صحيح و مجعول در متن کتابهاى حديثى، هشدار داده اند. اصطلاحهايى مانند: «فيهِ تَخْليطٌ عَظيمٌ»، [1] «فاسِدٌ مُخْتَلِطٌ»، [2] «تَخْليطٌ»، [3] «فِيهِ تَخْليطٌ» [4] و «تَخْليطٌ کُلُّه» [5] درباره کتابها و يا «خَلَط» [6] در باره راويان، به همين مطلب اشاره دارد، اگر چه اصطلاح آخر، يعني خلط، ممکن است که نشاندهنده راه يافتن خلط راوى به کتابهايش نباشد و در مرحله عقيده و يا عمل شخصى، باقى مانده باشد. گفتني است رجالشناسان و فهرستنگاران، در جايى که همه و يا بيشتر کتابي ساختگي بوده است، حسّاسيت بيشترى نشان داده و کوشيدهاند تا آن را دقيقتر معرّفى کنند. براي نمونه، نجاشى در باره عبيد بن کثير کوفى مى گويد: طَعَنَ أصْحَابُنا عَلَيهِ وَذَکَرُوا أنَّهُ يضَعُ الحَديثَ، لَهُ کِتابٌ يعْرَفُ بِکِتابِ التَّخْريجِ في بَني الشَّيصَبَانِ، وَأکْثَرُهُ مَوضُوعٌ مُزَخْرَفٌ وَالصَّحيحُ مِنهُ قَليلٌ، رَواهُ أبو عَبدِ اللّهِ بْنُ عَياشٍ عَنْ أبي الحُسَينِ عَبْدِ الصَّمَدِ بنِ عَليِّ بنِ مکرمِ الطّستيِّ، قَالَ: قَرَأتُهُ عَلَى عُبَيدٍ. [7]
[1] رجال النجاشى، شماره 692: على بن عبد الله.[2] همان، شماره 621: عبد الرحمان بن کثير.[3] همان، شماره 159: حسين بن حمدان خصيبى، و شماره 556: عبد الله بن عبد الرحمان، و شماره 1210: يونس بن ظبيان.[4] همان، شماره 434: ربيع بن زکريا، و شماره 578: عبد الله بن ايوب، و شماره 566: محمّد بن عبد الله بن مهران.[5] همان، شماره 660: على بن حسان بن کثير، و شماره 691: على بن احمد الکوفى. [6] همان، شماره 551: طاهر بن حاتم قزوينى، و شماره 593: عبد الله بن قاسم حارثى، و شماره 1059: محمّد بن عبد الله.[7] همان، شماره 620. در معالم العلماء، ابن شهر آشوب (ص 118، شماره 559) نام کتاب، التخريج في بني الشيصبان و ولده و در أمل الآمل، شيخ حر عاملي (ج 2، ص 166، شماره 492) نيز به نقل از آن، همين گونه آمده است.
نام کتاب : آسيب شناخت حديث نویسنده : مسعودى، عبدالهادى جلد : 1 صفحه : 144