وى در شعر و ادب نيز سرآمد بود و سخنشناسى معروف و بلكه يگانه دوران خويش، شناخته مىشد.[1]
تأليفات
كتابهايى كه به سيّد رضى نسبت داده شده، در زمينههاى گوناگونى فراهم آمدهاند: شعر، تفسير، فقه الحديث و گاه تاريخ؛ ولى رويكرد حاكم بر همه آثار حديثى او، ادبى و بلاغى است.
آثار حديثى چاپى: 1. خصائص الأئمّة، 2. المجازات النبوية، 3. نهج البلاغة.
8. ابوالحسين تَلَّعُكبُرى (زنده در 410 ق)
محمّد بن هارون بن موسى تلعكبرى، مكنا به ابو الحسين؛ محدّث. وى فرزند محدّث معروف، هارون بن موسى (م 385 ق) بود. كنيه او را گاه، ابو جعفر نيز ذكر كردهاند.[2] سال وفات محمّد بن هارون، معلوم نيست؛ ولى به گزارشى، شيخ مفيد (م 413 ق) در سال 410 ق از او حديث شنيد.[3] وى ساكن بغداد بود و به دمشق نيز سفر كرد.[4] او همشاگردى نجاشى و نيز شيخ حديث او بود.[5] گرچه اين محدّث در مصادر، توثيق نشده است، به قرينه قرار گرفتن او در طريق احاديث نجاشى و طرق كتاب رجال او، افزون بر طلب رحمت نجاشى بر وى[6] و اينكه نجاشى مشايخ حديث خود را توثيق كرده،[7] اين حدسْ قوى مىنمايد كه نجاشى به او اعتماد داشته است.
[1]. رجال النجاشى، ص 398؛ تاريخ بغداد، ج 2، ص 263؛ خلاصة الأقوال، ص 270؛ خاتمة مستدرك الوسائل، ج 1، ص 369.