حديث، دومين منبع و سند دينشناسى است و تكيه گاه عمده عالمانِ دين به شمار مىرود. تكيه بر اين منبع حياتبخش در برخى حوزههاى دينپژوهى بيشتر و گستردهتر است؛ فى المثل، فقه و بخشهايى از اخلاق، اين چنيناند؛ زيرا اصولِ اين دانشها در قرآن به اجمال و اشاره آمده و تفصيل آن را بايد در حديث يافت.
در حوزه مسائل اعتقادى و كلامى نيز روايتهاى بسيارى وجود دارد كه آنچه را در قرآن آمده، به تفصيل، بيان كرده است. در مباحث تاريخى هم وضع چنين است.
اساساً به هيچ روى نمىتوان علوم اسلامى را جداى از حديث، مطالعه كرد. عالمان و دينپژوهان هم بدون مددجستن از حديث، نمىتوانند به نگرگاههاى عميق و همه جانبه دست يابند.
با اذعان به اهميّت و جايگاه حديث، اين نكته را نيز بايد يادآور شد كه اين مجموعه گستردهاى كه در دست ماست، با سرچشمههاى خود، فاصله زمانى بسيارى دارد و در اين فاصله از آفتهايى كه در حوزههاى معرفتى زندگى بشر وجود داشته، مصون نمانده است. وجود تحريف در حديث را همگان مىپذيرند؛ هر چند
[1]* اين مقاله، پيش از اين، در فصلنامه پژوهش و حوزه( ش 8) منتشر شده است.
نام کتاب : حديث پژوهى نویسنده : مهريزى، مهدى جلد : 1 صفحه : 73