نام کتاب : دانشنامه احاديث پزشكى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 605
همچنين بنگريد به: ج 1، ص 499 (عوامل ابتلا به جذام/ همبسترى با زن حائض).
13/ 7 5 مواردى كه در آنها آميزش مكروه است
1030. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: مبادا كسى در حالى كه از قضاى حاجت خوددارى مىورزد، نزديكى كند؛ چرا كه اين كار، بواسير مىآورد؛ و مبادا كسى در حالى كه پيشاب خود را نگه مىدارد، نزديكى كند؛ چرا كه اين كار، ناسور مىآور[1] د.
1031. امام صادق عليه السلام: سه چيز، بدن را فرسوده مىكند و شايد هم [فرد را] بكُشد: حمّام رفتن با شكم پُر، آميزش كردن با شكم پُر، و همبسترى با پ[2] يرزنان.
1032. امام رضا عليه السلام: آميزش پس از آميزش، بىآنكه ميان آنها غسلى صورت پذيرفته باشد، ديوانگى فرزند را در پى مىآورد.[3]
1033. امام على عليه السلام چون درباره آميزش جنسى از او پرسيدند: شرمى است كه از ميان مىرود و شرمگاههايى كه در برِ هم مىآيند. همانندترين چيز به ديوانگى است. اصرار بر آن، مايه فرسودگى و پيرى، و بيرون آمدن از آن حال پشيمانى است. ميوه حلال آن، فرزند است كه اگر زنده بماند، فتنه باشد و اگر بميرد، اندوهگين سازد.
1034. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در سفارش به امام على عليه السلام: اى على! در آغاز، ميان و پايان ماه با همسرت نزديكى مكن، كه ديوانگى، جذام و تباهْمغزى، بسيار زود به سراغ وى و فرزندش مىآيد.
اى على! بعد از ظهر با همسرت نزديكى مكن؛ چرا كه اگر در آن هنگام، ميانتان فرزندى تقدير شود، كژْ چشم خواهد بود و شيطان، از كژْ چشمى انسان، شادمان مىشود.
اى على! به هنگام آميزش، سخن مگوى؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، اطمينانى نيست كه لال نباشد. هم مبادا كسى از شما بر شرمگاه زن خويش بنگرد؛ بلكه بايد به هنگام آميزش، ديده فرو هِلَد؛ چرا كه نگريستن به شرمگاه، كورى را در فرزند بر جاى مىنهد.
اى على! با هوس به زنى غيرِ همسر خود، با زن خويش آميزش مكن؛ زيرا از اين بيم دارم كه اگر برايتان فرزندى تقدير شود، زنْصفت، يا ماده و تباهْ مغز باشد.
اى على! هر كس جنب با همسر خويش در بستر باشد، نبايد قرآن بخواند؛ چه، از اين بيم دارم كه از آسمان، آتشى بر آنها فرود آيد و آنان را بسوزاند.[4]
اى على! با همسرت آميزش مكن، مگر آن كه هر كدامتان دستمالى داشته باشيد. خود را با پارچهاى مشترك، پاك نكنيد كه شهوت بر شهوت واقع مىشود و اين كار، دشمنى ميان شما را در پى مىآورد و كارتان را به جدايى و طلاق مىكشانَد.
اى على! ايستاده با همسرت نزديكى مكن؛ چرا كه اين كار، كارِ خران است؛ و اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، ادرار كننده در بستر باشد، چنان كه خران در هر مكانى پيشاب مىريزند.
اى على! در شب عيد قربان با همسرت نزديكى مكن؛ زيرا اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، شش انگشت يا چهار انگشت خواهد داشت.
اى على! در زير درختى ميوهدِه با همسرت آميزش مكن؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، جلّاد، قاتل يا عريف[5] خواهد بود.
اى على! در زير نور خورشيد و تابش آن با همسرت نزديكى مكن، مگر اين كه پردهاى آويخته باشى كه شما را مىپوشاند؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود تا پايان عمر در تيرهبختى و تهىدستى خواهد بود.
اى على! ميان اذان و اقامه با همسرت نزديكى مكن؛ زيرا اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، به خونريزى علاقهمند خواهد بود.
اى على! اگر همسرت باردار شد، با او آميزش مكن، مگر آن كه با وضو باشى؛ زيرا اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، كورْدل و ناخنْخشك خواهد بود.
اى على! در نيمه شعبان با همسرت نزديكى مكن، زيرا اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، بدْشگون خواهد بود و نشانى سياه بر چهره خواهد داشت.
اى على! با همسرت در آخرين روزهاى پاكى و در حالى كه تنها دو روز از او مانده باشد، نزديكى مكن؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، عشّار يا ياورِ ستمگران خواهد بود و تودههايى از مردم به دست او به كام مرگ خواهند رفت.
اى على! بر پشتِ بام خانه با همسرت نزديكى مكن؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، منافق، رياكار و بدعتگذار خواهد بود.
اى على! چون آهنگ سفر كردى، آن شب با همسرت نزديكى مكن؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، دارايى خويش را در غير حق خرج خواهد كرد. (آنگاه، پيامبر صلى الله عليه و آله اين آيه را خواند:) «ولخرجها، برادران شياطيناند».
اى على! چون روانه سفرى شدى، تا مسافت سه شبانه روز ره پيمودن، با همسرت نزديكى مكن؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، يار هر ستمگرى خواهد بود كه بخواهد به تو ستمى برساند.
اى على! در نخستين ساعت شب، با همسرت نزديكى مكن؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندى تقدير شود، اطمينانى نيست كه ساحر و از آنان كه دنيا را بر آخرت بر مىگزيند، نباشد.[6]
[1] ناسور، بيماريى است كه در محاق چشم، اطراف مقعد و بُن دندان، ظاهر مىشود و موجب جراحتى چركين در موضع بيمارى مىگردد( ر. ك: لغتنامه دهخدا: ذيل« ناسور» و« ناصور»).
[2] در الكافى و المحاسن، به جاى« آميزش كردن با شكم پُر»، عبارت« خوردن گوشت خشكيده فاسد» آمده است.
[3] در بحار الأنوار، آمده است:« ... بدون فاصله افكندن ميان آنها به وسيله غسل».
[4] شيخ صدوق رحمهالله مىگويد: مقصود از اين نهى، خواندن سورههاى داراى سجده واجب است، نه غير آن.
[5] عريف، به معانى مختلفى آمده است، از جمله: كارگزار قوم، و آن كه پايينتر از رئيس است و يا رئيس قوم. بههرحال، اين واژه در عصر صدور روايت، منصبى دولتى بوده كه مذموم شمرده شده است و در روايتى آمده است:« العرفاء فى النار»( ر. ك: لغتنامه دهخدا).
[6] امورى كه در اين روايت بهعنوان حكمتِ نهى از آميزش جنسى در اوقات ياد شده، آمده، به نحو اقتضاست، نه علّت تامّه تا موجب شبهه جبر گردد. همچنين است آنچه كه در روايات بعدى، درباره زمان مناسب آميزش جنسى مىآيد.
نام کتاب : دانشنامه احاديث پزشكى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 605