نام کتاب : دانشنامه احاديث پزشكى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 399
675. عيون أخبار الرضا عليه السلام به نقل از عبد اللّه بن عبد الرحمن، معروف به صفوانى: كاروانى از خراسان، روانه كرمان شد. دزدان به راهزنىِ آنان آمدند و مردى از ميان آنها را كه به فراوانى ثروت وى گمان داشتند، در اختيار گرفتند. او مدّتى در چنگال آنان بود و او را شكنجه مىدادند تا خود را با دادن فديهاى از [دست] آنان بِرَهاند. آنها او را در ميان يخ گذاردند و دهان وى را نيز از يخ، آكندند و بستند. در اين هنگام، يكى از زنانِ همراه راهزنان، بر او دل سوزاند و او را آزاد كرد و وى نيز گريخت. اما پس از آن، دهان و زبان وى آسيبى سخت ديد تا جايى كه وى را توان سخن گفتن نبود.
پس از چندى به خراسان بازگشت. آنجا خبر على بن موسى الرضا عليه السلام و اين را كه او در نيشابور است، شنيد. پس در خواب ديد كه گويا كسى به وى مىگويد: «پسر پيامبر خدا، وارد خراسان شده است. از او درباره بيمارىات بپرس. شايد درمانى به تو تعليم دهد كه بدان، سود برى».
راوى مىگويد: جآن شخص گفت: در عالم رؤياج ديدم كه گويا آهنگ او كردم و مشكلى را كه بدان گرفتار آمده بودم، نزد وى اظهار ساختم و او را از بيمارى خويش، آگاهاندم و او نيز به من فرمود: «قدرى زيره و آويشن و نمك، بردار و آرد كن و دو يا سه بار از آن در دهان خود نگه دار. بهبود خواهى يافت».
مرد از خواب بيدار شد. نه در آنچه در خواب ديده بود، انديشيد و نه بدان اعتنايى كرد تا هنگامى كه به دروازه نيشابور رسيد. در اين هنگام به او گفتند: على بن موسى الرضا عليه السلام از نيشابور، بار سفر بسته و اكنون در رباط سعد است. در دل آن مرد، چنين افتاد كه آهنگ وى كند و [بيمارى] خويش را براى او بيان دارد تا وى نيز دارويى سودمند برايش نسخه كند.
بدينسان، آهنگ وى در رباط سعد كرد. بر او وارد شد و به وى گفت: اى پسر پيامبر خدا! ماجراى من چنين و چنان بود و اكنون، دهان و زبانم به سختى آسيب ديده است، بهگونهاى كه با دشوارى بسيار مىتوانم سخن گويم. مرا دارويى تعليم ده تا از آن سود ببرم.
امام رضا عليه السلام فرمود: «مگر تو را تعليم ندادم؟ برو و آنچه را در خواب برايت نسخه كردم، به كار گير».
آن مرد به امام عليه السلام گفت: اى پسر پيامبر خدا! اگر صلاح مىدانى، آن را برايم تكرار كن.
فرمود: «قدرى زيره و آويشن و نمك، بردار و آرد كن و دو يا سه بار از آن در دهان خود، نگه دار. بهبود خواهى يافت».
آن مرد گويد: آنچه را برايم نسخه كرده بود، استفاده كردم و بهبود يافتم.
نام کتاب : دانشنامه احاديث پزشكى نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 399