نام کتاب : نظام اخلاقى اسلام نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 68
براى شناسايى امور فطرى از غير فطرى، قواعد و نشانه هايى است كه با به كار بستن آنها مى توان اين دو را از هم تميز داد:
1. امور فطرى به نقطه اى و يا به صنفى و نژادى اختصاص ندارند و انسان در توجه و فراگيرى آنها به كسى نيازمند نيست.
2. از آن جا كه خود فطرت هادى و رهبر است، عوامل جغرافيايى و اقتصادى وسياسى و آموزشى، در پيدايش و توجه انسان به آنها دخالت ندارد.
3. تبليغات خلاف، اگر چه از نمو و رشد آنها مى كاهد، ولى هرگز آنها را ريشه كن نمى سازد.[1]
قرآن با نداى رسا اعلام مى كند كه: خدا در نهاد بشر، ميل و رغبت و علاقه به ايمان و عشق به خداى جهان را نهاده و آن را محبوب او ساخته، و كفر و نافرمانى و گناه را منفور گردانيده است، آن جا كه مى فرمايد:
خداوند نه تنها حس خداشناسى را به ما مرحمت فرموده و سرشت ما را با اعتقاد به مبدأ آميخته است، بلكه دل هاى ما را به آن دسته از خوبى ها نيز كه بدون معلم و مربى، از درون خويش به آنها الهام مى شويم، آراسته است، و چنين معناى گسترده اى را مى توان از جمله (حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمانَ) استفاده نمود; زيرا در جمله دوم، علاوه بر انزجار از كفر، انزجار از فسق و عصيان نيز فطرى معرفى شده است; بنابراين، مقصود از محبوب گردانيدن ايمان، تنها خداشناسى نيست، بلكه علاوه بر آن، سرشت ما با يك سلسله سجاياى اخلاقى به هم آميخته شده است، و روح
[1] براى توضيح بيش تر درباره شناسايى امور فطرى به كتاب «عصر بازگشت به ايمان» تأليف نگارنده مراجعه فرماييد.
نام کتاب : نظام اخلاقى اسلام نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 68