نام کتاب : قرآن و اسرا آفرينش(تفسير سوره رعد) نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 91
ابن فارس در المقاييس[1] مى نويسد: كلمه «مد» در لغت عرب يك معنا بيش ندارد و آن، همان امتداد و كشيدگى در عين پيوستگى جسم است. در اين صورت هيچ مانع ندارد كه، زمين در عين كروى بودن، داراى بسط و توسعه خاصى باشد كه براى كشت و زرع و زندگى حيوان و انسان، كاملاً شايسته و آماده شود.
در قرآن مجيد، لفظ «مد» به طور مكرر در همان معناى توسعه و گسترش به كار رفته است; مانند:
«آيا ملاحظه نمى كنيد كه خداوند چگونه سايه موجودات را به تدريج گسترش مى دهد و اگر مى خواست آن را ساكن و يك نواخت قرار مى داد».
شايد مقصود از «مدّ سايه» همان اختلاف سايه اجسام است كه گاهى گسترده، بعد كم كم ضعيف و ناپيدا مى شود و هرگز ساكن و يك نواخت نمى گردد.
بنابراين مقصود از امتداد زمين در آيه مزبور و در آيه (وَالأَرْضَ مَدَدْناها وَأَلْقَيْنا فِيها رَواسِىَ)[3] همان بسط و گسترش چشمگير زمين است كه پس از آفرينش پيدا و شايسته آن شده است تا حيوان و نبات در آن زندگى كنند.[4]
معناى دوم اين است كه احتمال دارد اين جمله به كشيده شدن و گسترش تدريجى خشكى ها از زير آب ها اشاره داشته باشد; زيرا پس از آن كه باران هاى