نام کتاب : قرآن و اسرا آفرينش(تفسير سوره رعد) نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 53
طرز تفكر حاكى از نوعى جمود و ركود فكرى است و اگر دانشمندان يك جامعه دچار چنين طرز فكرى گردند، از قافله دانش و تمدن باز مى مانند.
شخصى كه در مجلس پيشواى فرقه مالكى حاضر بود نقل مى كند مردى به وى گفت: مقصود خداوند از «استوا» بر عرش چيست؟ راوى مى گويد: در اين موقع خشم و غضب سراسر بدن مالك را فرا گرفت و عرق خشم بر پيشانى او نشست، سپس سر به زير افكند و پس از لحظاتى گفت:
«الكيف غير معقول و الاستواء غير مجهول والإيمان به واجب والسؤال عنه بدعة;
كيفيت، غير معقول و معناى استيلا روشن و ايمان به آن واجب و پرسش از آن حرام است».
سپس افزود: من از آن مى ترسم كه تو يك فرد گمراه باشى. از اين رو دستور داد او را از مجلس بيرون كنند.[1]
قرآن با دستورهاى مؤكد خود به تدبر و دقت، با اين طرز تفكر سرسختانه مبارزه كرده و اعلام مى دارد قرآن هدفى جز روشن ساختن اذهان و راهنمايى مردم به امورى كه راه درك آنها منحصر به وحى است، ندارد. بنابراين بايد براى درك اين حقايق عالى قرآنى در خود آيه دقت نمود و از آيات ديگر كه از جهاتى مشابه آيه مورد بحث است استمداد جست و به كمك خود قرآن، قرآن را تفسير نمود.
عرش از نظر لغت و قرآن
بررسى موارد استعمال«عرش» به ثبوت مى رساند كه يك معنا، بيشتر ندارد و همه معانى متعددى كه لغت نويسان براى آن ذكر كرده اند، همگى به يك ريشه