responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 88

امستقر ساخت كه از نفوذ دشمن از اين راه جلوگيرى كنند وفرمان داد كه هيچگاه از اين نقطه دور نشوند، حتى اگر مسلمانان پيروز شوند ودشمن پا به فرار بگذارد.

پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) پرچم را به دست مصعب داد زيرا وى از قبيله بنى عبد الدّار بود وپرجمدار قريش نيز از اين قبيله بود.

جنگ آغاز شد، وبراثر دلاوريهاى مسلمانان ارتش قريش با دادن تلفات زياد پا به فرار گذارد. تيراندازان بالاى تپه، تصور كردند كه ديگر به استقرار آنان بر روى تپه نيازى نيست.ازاين رو، برخلاف دستور پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)، براى جمع آورى غنايم مقرّ نگهبانى را ترك كردند. خالد بن وليد كه جنگاورى شجاع بود از آغاز نبرد مى دانست كه دهانه اين تپه كليد پيروزى است.چند بار خواسته بود كه از آنجا به پشت جبهه اسلام نفود كند ولى با تيراندازى نگهبانان روبرو شده، به عقب بازگشته بود. اين بار كه خالد مقر نگهبانى را خلوت ديد با يك حمله توأم با غافلگيرى، در پشت سر مسلمانان ظاهر شد ومسلمانان غير مسلح وغفلت زده را از پشت سر مورد حمله قرار داد. هرج ومرج عجيبى در ميان مسلمانان پديد آمد وارتش فرارى قريش، از اين راه مجدداً وارد ميدان نبرد شد. در اين ميان مصعب بن عمير پرچمدار اسلام به وسيله يكى از سربازان دشمن كشته شد وچون صورت مصعب پوشيده بود قاتل او خيال كرد كه وى پيامبر اسلام است، لذا فرياد كشيد:«أَلا قَدْ قُتِلَ مُحَمَّدٌ».(=هان اى مردم، آگاه باشيد كه محمّد كشته شد). خبر مرگ پيامبر در ميان مسلمانان انتشار يافت واكثريت قريب به اتّفاق آنان پا به فرار گذاردند، به طورى كه در ميان ميدان جز چند نفر انگشت شمار باقى نماندند.

ابن هشام، سيره نويس بزرگ اسلام، چنين مى نويسد:

انس بن نضر عموى انس بن مالك مى گويد:موقعى كه ارتش اسلام تحت فشار قرار گرفت وخبر مرگ پيامبر منتشر شد، بيشتر مسلمانان به فكر نجات جان خود افتادند وهر كس به گوشه اى پناه برد. وى مى گويد: ديدم كه دسته اى از مهاجر وانصار، كه در بين آنان عمر خطاب وطلحه وعبيد اللّه بودند، در گوشه اى

نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 88
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست