responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 783

وَمَنْ لَبِسَ النِّعالَ مِنْ حَذاها *** وَمَنْ قَرَءَ الْمَثانِيَ وَالمُبِينا

إِذَا اسْتَقْبَلْتَ وَجْهَ أَبِي حُسَيْن *** رَأَيْتَ النُّورَ فَوْقَ النّاظِرينا

لَقَدْ عَلِمَتْ قُرَيْشُ حَيْثُ كانَتْ *** بِأَنَّكَ خَيْرُهُمْ حَسَباً وَ دِيناً[1]

به معاوية بن حرب بگوييد كه چشمهاى شماتت كنندگان روشن مباد. آيا در ماه رمضان ما را به سوگ بهترينِ تمام مردم نشانديد؟ بهترين كسى را كشتيد كه بر دامها سوار شد وآنها را رام كرد، بهترين كسى كه نعلين بپا كرد وبهترين كسى كه آيات مثانى وكتاب مبين را خواند. اگر به روى پدر حسين بنگرى فروغ او را مشاهده مى كنى كه بر فرازِ سرِ بينندگان پرتو انداخته است.اى على، قريش هركجا باشد دانسته است كه تو در حَسَب ودين بهترينِ آنان هستى.

از جمله كسانى كه در باره على (عليه السلام) مرثيه گفته است صعصعة بن صوحان است كه در بلاغت وحاضر جوابى معروف بوده است. او چنين در سوگ امير المؤمنين (عليه السلام) سخن گفت:

پدر ومادرم فداى تو باداى امير مؤمنان وگوارا باد بر تو (كرامتهاى الهى). همانا تو پاكيزه مولد وشكيبا ومجاهد بودى وبه آنچه آرزو داشتى رسيدى وبا خدا معامله پر سودى كردى وبه سوى پروردگار خود شتافتى واو تو را با خوشى ونويد پذيرفت وفرشتگان بر تو گرد آمدند ودر جوار مصطفى (صلى الله عليه وآله وسلم) ساكن شدى وخداوند تو را در جوار او قرار داد ومنزلتى مانند منزلت او به تو عطا كرد و از جام خود سيراب فرمود.

از خداى خود (كه پيروى از تو را بر مامنّت نهاد وتوفيق داد كه به روش تو عمل كنيم ودوستِ دوستانت بوده ودشمنِ دشمنانت باشيم) مسئلت مى كنيم كه ما


[1] مروج الذهب، ج2، ص 428; تاريخ طبرى، ج4، ص 116; كامل ابن اثير، ج3، ص 394; اغانى، ج11، ص 122. ابوالفرج اصفهانى در مقاتل الطالبيين(ص 43) اين اشعار را كه جزئى از يك مرثيه 21 بيتى است به امّ الهيثم بنت الاسود نسبت داده است.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 783
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست