responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 708

سخنان اشعث آنچنان امام (عليه السلام) را در محذور قرار داد كه ناچار به بيان حقيقت پرداخت وگفت:هركس مى انديشد كه من از پيمان تحكيم برگشته ام دروغ گفته وهر كس آن را گمراهى مى پندارد خود گمراه شده است.

بيان حقيقت چنان بر خوارج سنگين آمد كه با دادن شعار «لا حُكْمَ إِلا لِلّه» مسجد را ترك گفتند ومجدداً به اردوگاه خود بازگشتند.

ابن ابى الحديد در اينجا ياد آور مى شود كه هر نوع خلل در حكومت امام (عليه السلام) زير سر اشعث بوده است، چه اگر او اين مسئله را مطرح نمى كرد امام را مجبور به بيان حقيقت نمى ساخت وخوارج كه به همان استغفار كلّى قناعت كرده بودند در خدمت امام براى نبرد با معاويه مى شتافتند. ولى او سبب شد كه امام (عليه السلام)پرده توريه را بدرد وسيماى حقيقت را آشكار سازد.

تلاش مجدّد براى هدايت خوارج

مبرّد در «كامل» مناظره ديگرى براى امام نقل مى كند كه با مناظره پيشين كاملاً فرق دارد واحتمال مى رود كه مناظره دوّمى باشد كه امام با خوارج انجام داده است وفشرده آن چنين است:

امام(عليه السلام) : آيا به خاطر داريد هنگامى كه قرآنها را بر نيزه بلند كردند من گفتم كه اين كار حيله وخدعه است واگر آنان داورى قرآن را مى خواستند به نزد من مى آمدند واز من داورى مى طلبيدند؟ وآيا كسى را سراغ داريد كه مسئله حكميتِ آن دو نفر را به اندازه من بد وزشت بشمارد؟

خوارج:نه.

امام(عليه السلام) :آيا تصديق مى كنيد كه شما مرا، با كمال كراهت من، به اين كار وادار كرديد ومن از روى ناچارى به درخواست شما پاسخ گفتم وشرط كردم كه حُكم داوران در صورتى نافذ خواهد بود كه به حكم خدا داورى كنند؟ وهمگى مى دانيد كه حكم خدا از من تجاوز نمى كند(ومن امام بر حق وخليفه برگزيده

نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 708
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست