responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 671

پاسخ داد:خباب ارّت پس از عزيمت شما به صفين درگذشت وسفارش كرد كه او را در نقطه بلندى به خاك بسپارند. دفن او در اين نقطه سبب شد كه ديگران نيز اموات خود را دراطراف قبر او به خاك بسپارند.امام (عليه السلام) پس از طلب رحمت براى خبّاب در باره او گفت: وى از صميم دل اسلام آورد وبا ميل ورغبت هجرت كرد ويك عمر جهاد نمود وسرانجام با ناتوانى تن روبرو شد. خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمى سازد. آن گاه با ارواح مردگان آن نقطه چنين سخن گفت:

درود بر شمااى ساكنان سرزمينهاى وحشتناك ومحلهاى بى آب وگياه، از مردان وزنان مؤمن ومسلمان.شما بر ما پيشى گرفتيد وما به دنبال شما هستيم وپس از اندكى به شما مى پيونديم.پروردگارا، ما وآنان را ببخش واز ما وآنان درگذر.

(سپس فرمود:)

سپاس خداى را كه زمين را براى زندگان ومردگان محل اجتماع قرار داد. سپاس خدا را كه همه را از آن آفريد ومارا به آن باز مى گرداند وبر آن محشور مى سازد.خوشا به آنان كه معاد را به ياد آورند وبراى روز حساب كار كنند وبه اندازه كفايت قناعت ورزند.[1]

آن گاه امام (عليه السلام) به مسير خود ادامه داد واز كنار خانه هاى قبايل همدان عبور كرد وصداى ناله هاى زنانى را شنيد كه بر كشتگان خود در صفّين گريه مى كردند.

امام (عليه السلام) شرحبيل راخواست وبه او گفت: به زنان خود توصيه كنيد كه خويشتندار باشند وفرياد نكشند. او در پاسخ امام (عليه السلام) گفت:اگر مسئله به چند خانه محدود مى شد امكان عمل به اين سفارش بود، ولى تنها از اين تيره صد وهشتاد نفر كشته شده اند وخانه اى نيست كه در آنجا گريه نباشد.ولى ما مردان


[1] تاريخ طبرى، ج3، جزء 6، ص 34; كامل ابن اثير، ج3، ص 164; وقعه صفّين، صص530 ـ 529.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 671
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست