responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 650

وداورى كنند. اين براى من وتو خوب ورافع فتنه است. از خدا در اين مورد بترس وبه حكم قرآن رضا بده اگر اهل آن هستى.[1]

بلند كردن قرآن بر سر نيزه جز يك ترفند تبليغاتى اختلاف انداز نبود وهرگز راه داورى قرآن را نمى آموخت، ولى معاويه در اين نامه اين ابهام را از سر راه برداشت وگزينش دو نفر از طرفين را مطرح كرد ودر پايان نامه، با كمال وقاحت، امام (عليه السلام) را به تقوا وپيروى از قرآن دعوت نمود!

پاسخ امام (عليه السلام) به نامه معاويه

ستمگرى ودروغگويى شخص را در دين ودنيايش تباه مى كند ولغزش او را نزد عيبجو آشكار مى سازد.تو مى دانى كه بر جبران گذشته قادر نيستى. گروهى به ناحق، با شكستن پيمان، آهنگ خلافت كردند ودستور صريح خدا را تأويل نمودند وخداوند دروغ آنان را آشكار ساخت. از روزى بترس كه در آن روز كسى كه پايان كارش ستوده است خوشحال مى شود وآن كس كه رهبرى خود را به دست شيطان سپرده و با او به نبرد بر نخاسته است پشيمان مى گردد; دنيا او را فريب داده وبه آن دل بسته است.

ما را به حكم قرآن دعوت كردى وتو اهل آن نيستى.ما تو را پاسخ نگفتيم ولى داورى قرآن را پذيرفتيم.[2]

اشعث بن قيس، كه از روز نخست متّهم به داشتن روابط سرّى با معاويه بود ودر اثناى نبرد ازاين روابط گهگاه چيزى ديده مى شد، اين بار اصرار ورزيد كه به سوى معاويه برود وهدف او را از بلند كردن قرآنها جويا شود.[3]


[1] الاخبار الطوال، ص 191; وقعه صفّين، ص 493.
[2] هر دو نامه را ابن مزاحم منقرى در كتاب وقعه صفّين (صص 493 و494) وابن اعثم كوفى در كتاب الفتوح(ج3، ص 322) نقل كرده اند. نامه امام با اختلافى در متن، در نهج البلاغه(تحت شماره 48) نيزآمده است. مختصرتر از نهج البلاغه، دينورى در اخبار الطوال (ص 191) ذكر كرده است.
[3] تاريخ طبرى، ج3، جزء6، ص 28; كامل ابن اثير، ج3، ص 161.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 650
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست