responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 649

فصل بيستم

مسئله حكميّت وگروه فشار

پيشنهاد عمروعاص به معاويه، كه سپاه امام (عليه السلام) را به حكومت قرآن دعوت كند كه اگر بپذيرند يانپذيرند دچار اختلاف مى شوند، كاملاً نتيجه بخشيد وسپاه امام را به دو دستگى عجيبى مبتلا كرد.ولى اكثريت با ساده لوحانى بود كه، بر اثر خستگى از جنگ، فريب ظاهر سازى معاويه را خورده وبدون اجازه امام (عليه السلام)شعار مى دادند كه على به حكميّت قرآن رضا داده است ; در حالى كه آن حضرت در سكوت مطلق فرو رفته بود ودر باره آينده اسلام مى انديشيد.[1]

نامه معاويه به امام (عليه السلام)

در اين اوضاع بحرانى معاويه در نامه اى به امام (عليه السلام) چنين نوشت:

كشمكش ميان ما طولانى شده وهر يك از ما خود را در تحصيل آنچه از طرف مقابل مى طلبد حق مى داند، در حالى كه هيچ يك از طرفين دست طاعت به ديگرى نمى دهد. از هر دو طرف افراد زيادى كشته شده اند ومى ترسم كه آينده بدتر از گذشته باشد. ما مسئول اين نبرد بوده ايم وجز من وتو كسى مسئول آن نيست. من پيشنهادى دارم كه در آن زندگى وصلاح امّت وحفظ خون آنان وآشتى دينى وكنار رفتن كينه هاست وآن اينكه دو نفر، يكى ازياران من وديگرى از اصحاب تو كه مورد رضايت اند، ميان ما بر طبق قرآن حكومت


[1] الامامة والسياسة، ج1، ص 104.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 649
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست