responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 575

مى انديشد كه خليفه را نكشته است ما نيز آن را ردّ نمى كنيم،ولى آيا مى توان انكار كرد كه قاتلان خليفه از ياران او هستند؟ او آنان را به سوى ما باز گرداند تا ايشان را قصاص كنيم و آن گاه به طاعت ووحدت كلمه شما پاسخ بگوييم.[1]

تحليل پاسخ معاويه

معاويه در احتجاجات خود موضع واحدى اتّخاذ نمى كرد وپيوسته مطابق شرايط سخن مى گفت.گهى بر قاتل بودن امام (عليه السلام)اصرار مىورزيد وبه هيچ قيمت آن را رد نمى كرد. امّا در اين گفتگوها پيراستگى آن حضرت را ازخون عثمان مى پذيرد ولى اصرار مىورزد كه امام قاتلان خليفه را در اختيار او بگذارد. در حالى كه او صلاحيت طرح چنين ادعايى را نداشت. زيرا نه وارث خليفه بود ونه حاكم مسلمانان. هدف او از اصرار بر تسليم قاتلان خليفه، جز ايجاد آشفتگى در صفوف سربازان امام (عليه السلام) نبود. او مى دانست كه انقلابيون استانهاى عراق ومصر وحجاز كه از مظالم عاملان خليفه به ستوه آمده بودند وپس از قتل عثمان امام (عليه السلام) را به اصرار به صحنه بيعت كشيدند، هم آنان قاتلان خليفه اند(اعمّ از اينكه به مباشرت يا تسبيب، يا به دعوت وتبليغ واظهار رضايت وخوشحالى در اين قتل دست داشته اند). تسليم چنين گروه عظيمى، گذشته از اينكه امكان نداشت، نتيجه اى جز فرو ريختن نظام وبالا گرفتن شورش در پى نمى آورد.

معاويه در اين مذاكرات تسليم قاتلان خليفه را در پيروى خود از حكومت مركزى كافى مى داند، در حالى كه در ديگر سخنان خود اصرار مىورزيد كه حكومت حتماً بايد از طريق شوراى مهاجران وانصار كه در بلاد مختلف زندگى مى كردند، حل شود. يك چنين ضدّ ونقيض گوييها نشانه بارزى بر ابن الوقت بودن ونان به نرخ روز خوردن معاويه است.


[1] تاريخ طبرى، ج3، جزء 6، صص2و3; كامل ابن اثير، ج3، ص 147; وقعه صفّين، صص196ـ 198. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج4، صص22ـ 21.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 575
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست