responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 532

بخواهد ذليل مى سازد. پشت كردن به دشمن از آنِ گمراهان و گنهكاران است، گرچه به ظاهر پيروز يا مغلوب شوند. به خدا سوگند، من سخن كسانى را مى شنوم كه هرگز حاضر نيستند معروفى را بشناسند ومنكَرى را انكار كنند.[1]

امام (عليه السلام) بااين كلام اين دو جاسوس را، كه خود را در ميان مردم مخفى كرده واز طرف آنان سخن مى گفتند رسوا كرد وبه روشنى بيان فرمود كه نبرد با معاويه بخشى از امر به معروف ونهى از منكر است كه هيچ مسلمانى نمى تواند لزوم آن را انكار كند وكسانى كه او را از نبرد با معاويه باز مى دارند عملاً اين دو اصل حياتى اسلام را زير پا مى نهند.

پرده ها بالا مى رود

سخن امير مؤمنان (عليه السلام) سبب شد كه پرده از روى حقيقت كنار برود وماهيت آن دو نفر در همان مجلس برملا شود.لذا معقل رياحى برخاست وگفت: اين گروه براى خيرخواهى به سوى تو نيامده اند، بلكه براى فريفتن تو به حضورت رسيده اند.از آنان پرهيز كن كه آنان دشمنان نزديك تو هستند.[2] همچنين فردى به نام مالك برخاست وگفت: حنظله با معاويه مكاتبه دارد. اجازه بده او را بازداشت كنيم تا روزى كه نبرد سپرى گردد. دو نفر ديگر به نامهاى عيّاش وقائد، كه هر دو از قبيله عبس بودند، گفتند: گزارش رسيده است كه عبد اللّه با معاويه سر وسرّى دارد ونامه هايى ميان او ومعاويه ردّ وبدل مى شود. شما او را بازداشت كنيد يا اجازه دهيد كه ما بازداشت كنيم تا نبرد سپرى گردد.[3]

افشاگرى اين چهار نفر سبب شد كه جاسوسان به دست وپا بيفتند وبگويند:آيا اين پاداش كسى است كه به كمك شما بشتابد ونظر خود را در باره شما ودشمنانتان بگويد؟ امام (عليه السلام) در پاسخ آنان گفت:خدا ميان من وشما حاكم


[1] وقعه صفّين، ص 96، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج3، ص 175.
[2] وقعه صفّين، ص 96، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج3، ص 175.
[3] وقعه صفّين، ص 96، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج3، ص 175.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 532
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست