responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 504

على بگيريم يا كشته شويم.[1]

معاويه با شنيدن سخنان حادّ وتند زاهد فريب خورده از خوشحالى در پوست نمى گنجيد.

اتمام حجّت از جانب جرير

جرير از اين پيشامد، كه هرگز انتظارش را نداشت، سخت ناراحت شد وبار ديگر با دوست ديرينه وزاهد قبيله خود تماس گرفت واو را از نتايج وخيم تصميمش آگاه ساخت وگفت:

خدا امّت اسلامى را از خونريزى باز داشته ودو دستگى را برطرف كرده ونزديك است كه ممالك اسلامى به سكون وآرامش برسد. مبادا در ميان مردم فساد كنى. سخن خود را پنهان بدار كه مبادا كار به جايى برسد كه ديگر نتوانى آن را بازگردانى.

شرحبيل گفت:نه، هرگز نظر خود را كتمان نمى كنم.آن گاه برخاست ودر يك مجلس عمومى سخن گفت.مردم نيز با توجه به سوابق او در عبادت، نظر او را تصديق كردند. در اين هنگام بود كه نماينده امام (عليه السلام) را يأس ونوميدى فرا گرفت وديگر ندانست كه چه كند.[2]

علل شكست نماينده امام (عليه السلام) در شام

شكى نيست كه جرير نماينده امير مؤمنان على (عليه السلام)، كه براى اخذ بيعت به شام اعزام شده بود، در مأموريت خود با شكست روبرو شد ونه تنها كارى از پيش نبرد، بلكه وقتى امام (عليه السلام) را از تصميم نهايى معاويه آگاه ساخت كه


[1] شرح نهج البلاغه ا بن ابى الحديد، ج3، صص 83ـ 82; وقعه صفين، صص 52ـ 50.
[2] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج3، ص 84; وقعه صفّين، ص 52.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 504
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست