responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 500

وافرادى را كه مورد وثوق شرحبيل بود مأمور كرد كه پيوسته با او در تماس باشند وعلى (عليه السلام) را قاتل عثمان معرفى كنند واو را شستشوى مغزى دهند تا جز «قاتل بودن امام» انديشه ديگرى بر صفحه مغز او نقش نبندد. او وقتى از حمص وارد شام شد مورد احترام همگان قرار گرفت. معاويه با او جلسه كرد وبه زاهد شام چنين گفت:جرير بن عبد اللّه بجلى از عراق آمده است وما را به بيعت با على دعوت مى كند وعلى بهترين افراد است جز اينكه او قاتل عثمان است. من از هر نوع تصميم خوددارى كرده ام، زيرا فردى از مردم شام هستم وبه آنچه كه آنها رأى دهند نظر مى دهم وآنچه را كه آنان مكروه بشمارند من نيز ناخوش مى دارم.

زاهد شام از اظهار نظر خوددارى كرد وگفت: مى بايد تحقيق كنم وآن گاه نظر دهم. لذا مجلس را ترك گفت ودر مسير تحقيق افتاد.[1] افرادى كه معاويه قبلاًآنان را به تغذيه فكرى او مأمور كرده بود به عناوين گوناگون با او تماس مى گرفتند وقاتل بودن امام را تصديق مى كردند ودر دل او شك وترديد در باره على (عليه السلام) ايجاد مى كردند.

تبليغات مسموم وسراپا دروغ، افكار اين زاهد ساده لوح را دگرگون ساخت واو را به صورت كاسه اى داغ تر از آش ودايه اى مهربانتر از مادر در آورد. لذا بار ديگر كه با معاويه تماس گرفت به وى گفت:من از مردم جز قاتل بودن على چيزى نشنيدم. از اين رو، تو حق ندارى با او بيعت كنى واگر چنين كنى تو را از شام بيرون مى كنيم ويا مى كُشيم.[2]

معاويه با شنيدن اين مطلب مطمئن شد كه خود فروخته ها، زاهد ساده دل را خوب فريفته اند. پس به وى گفت: من فردى از مردم شام هستم وهرگز با شما مخالفت نمى كنم. زاهد شام مجلس معاويه را ترك گفت وبه سراغ حصين بن نُمَير


[1] وقعه صفّين، صص 44 و45; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج2، ص 71; كامل ابن اثير، ج3، ص 143.
[2] وقعه صفّين، ص 47 و48; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج2، ص 73.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 500
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست