responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 492

معاويه: محمّد بن ابى حذيفه زندان مصر را شكسته واو از آفات دين [فى الواقع حكومت معاويه] است.

(توضيح اينكه در دوران خلافت عثمان اداره امور استان مصر به عبد اللّه بن سعد بن ابى سَرح واگذار شده بود ومحمّد بن ابى حذيفه از كسانى بود كه مردم را به شورش بر ضدّاستاندار وقت تشويق مى كرد. پس از قتل عثمان، استاندار او از ترس مردم خاك مصر را ترك گفت ونماينده اى به جاى خود نصب كرد. امّا فرزند ابوحذيفه مردم را به شورش بر نماينده استاندار نيز دعوت كرد وسرانجام او را از مصر بيرون كرد وخود زمام امور را به دست گرفت. در آغاز خلافت امام على (عليه السلام)، استاندارى مصر به قيس بن سعد واگذار شد ومحمّد معزول گرديد. وقتى معاويه بر مصر استيلا يافت محمّد را زندانى كرد ولى او ويارانش به گونه اى از زندان گريختند.[1] بارى، محمّد بن ابى حذيفه مردى بسيار متحرّك وحادثه آفرين بود، ضمن آنكه دايى زاده معاويه نيز بود).

عمرو عاص:اين حادثه چندان اهميت ندارد. تو مى توانى گروهى را اعزام كنى كه او را بكشند يا دستگير كنند وزنده تحويل تو دهند،واگر هم بر او دست نيافتى او چندان خطرناك نيست كه بتواند حكومت رااز تو باز گيرد.

معاويه: قيصر روم با گروهى از روميان آماده حركت به سوى شام است كه اين ولايت را از ما باز پس گيرد.

عمرو عاص: مشكل قيصر را بايد از طريق ارسال هدايايى چون غلامان وكنيزان رومى وظروف طلا ونقره برطرف كنى واو را به زندگى مسالمت آميز دعوت نمايى كه به زودى به اين كار كشيده مى شود.

معاويه: على در كوفه فرود آمده وآماده حركت به سوى ماست. نظر تو در باره اين مشكل چيست؟


[1] اسد الغابة، ج4، صص 316ـ 315.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 492
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست