responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 466

دهها نفر از ياران وكارگزاران امام (عليه السلام) را به ناحق كشته اند.

اين امر سبب شد كه امام (عليه السلام) براى تنبيه ناكثان ومجازات همدستان آنان، مدينه را به عزم بصره ترك گويد وبا سپاهيان خود در كنار بصره فرود آيد. آتش نبرد ميان سپاه بر حق امام ولشكريان باطل ناكثان مشتعل شد وسرانجام سپاه حق پيروز گرديد وسران شورش كننده كشته شدند وگروهى از آنان پا به فرار نهادند وبصره مجدداً به آغوش حكومت اسلامى بازگشت واداره امور آن به دست ياران على (عليه السلام)افتاد واوضاع شهر ومردم حال عادى به خود گرفت وابن عبّاس، مفسّر قرآن وشاگرد ممتاز امام، به استاندارى آنجا منصوب شد.

اوضاع ظاهرى ايجاب مى كرد كه امام (عليه السلام) از راهى كه آمده بود به مدينه باز گردد ودر كنار مدفن پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) وبا همفكرى گروهى از ياران وصحابه آن حضرت به نشر معارف اسلامى ومعالجه مزاج بيمار جامعه واعزام سربازان به نقاط دور دست براى گسترش نفوذ قدرت اسلامى وديگر شئون خلافت بپردازد واز هر نوع كشمكش ورودر رويى با اين وآن اجتناب كند. ولى اين ظاهر قضيه بود وهر فرد ظاهر بينى به امام چنين تكليفى مى كرد; بالأخص كه مدينه در آن روز از قداست ومعنويت وروحانيت خاصى برخوردار بود، زيرا مهد واقعى اسلام ومدفن پيام آور خدا ومركز صحابه از مهاجرين وانصار بود كه رشته گزينش خليفه وعزل وخلع او را در دست داشتند.

با تمام اين شرايط وجهات، امام (عليه السلام) راه كوفه را برگزيد تا مدّتى در آنجا رحل اقامت افكند. اين كار، كه پس از شور وتبادل نظر با ياران انجام گرفت[1]، به دو جهت بود:

1ـ در حالى كه امير مؤمنان (عليه السلام) با گروه انبوهى از مدينه حركت كرد وگروههايى در نيمه راه به او پيوستند، ولى بيشتر سربازان وجان نثاران امام را مردم كوفه وحوالى آن تشكيل مى دادند. زيرا امام براى سركوبى پيمان شكنان به وسيله


[1] الامامة والسياسة، ص 85(طبع حلب).
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 466
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست