responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 463

واگذار كردند واو در اين منصب باقى بود تا اينكه امام (عليه السلام) قيس بن سعد بن عباده را براى اداره استان مصر نصب كرد.

طبرى اعزام قيس را در سال واقعه جمل مى داند، ولى برخى از مورخان، مانند ابن اثير[1]، تاريخ اعزام قيس را به مصر، ماه صفر مى داند. اگر مقصود صفرِ سال سى وششم باشد، طبعاً پيش از واقعه جمل بوده است واگر صفرِ سال سى وهفتم باشد، در اين صورت شش ماه واندى پس از آن صورت گرفته بوده; در حالى كه طبرى تاريخ اعزام را سال سى وشش هجرى كه سال واقعه جمل است ضبط كرده است.

بارى، امام (عليه السلام) خليد بن قرّه يربوعى را استاندار خراسان وابن عبّاس را استاندار بصره قرار داد وتصميم گرفت كه خاك بصره را به عزم كوفه ترك گويد. پيش از ترك بصره، جرير بن عبد اللّه بجلى را روانه شام ساخت كه با معاويه گفتگو كند تا پيروى خود را از حكومت مركزى، كه در رأس آن امام بود، اعلام دارد.[2]

به سبب اهميتى كه بصره داشت وشيطان در آنجا تخم ريزى كرده بود، امام (عليه السلام) ابن عبّاس را استاندار وزياد بن ابيه را مأمور خراج وابو الأسود دوئلى را معاون آن دو قرار داد.[3] به هنگام معرفى ابن عبّاس به مردم، امام (عليه السلام) سخنرانى بسيار لطيف وشيرينى كرد كه شيخ مفيد آن را در كتاب «الجمل» نقل كرده است.[4]

طبرى مى گويد:امام به ابن عبّاس گفت:«إِضْرِبْ بِمَنْ أَطاعَكَ مَنْ عَصاكَ، وَ تَرَكَ أَمْرَكَ»[5] يعنى: با مطيعان عاصيان را وآنان را كه امر تو را تبعيّت نمى كنند بكوب.

وقتى امام (عليه السلام) سرزمين بصره را ترك مى گفت با خداى خود چنين مناجات كرد:


[1] تاريخ ابن اثير، ج3، ص 268.
[2] همان، ج3، صص 560ـ 546.
[3] تاريخ جمل، ص 324.
[4] تاريخ جمل، ص 324.
[5] تاريخ طبرى، ج3، ص 546.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 463
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست