responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 452

عمرو بن جرموز به سوى احنف بازگشت واو را از سرگذشت زبير آگاه ساخت. وى گفت:نمى دانم كارى نيك انجام دادى يا كارى بد.سپس هر دو به حضور امام (عليه السلام) رسيدند. وقتى چشم امام به شمشير زبير افتاد فرمود:«طالِماً جَلَى الْكَرْبَ عَنْ وَجْهِ رَسُوِلِ اللّه». يعنى: اين شمشير، كراراًغبار غم از چهره پيامبر خدا زدوده است. سپس آن را براى عايشه فرستاد.[1] ووقتى چشم حضرت به صورت زبير افتاد فرمود:«لَقَدْ كُنْتَ بِرَسُولِ اللّهِ صُحْبَةً وَ مِنْهُ قَرابَةً وَ لكِنْ دَخَلَ الشَّيْطانُ مِنْخَرَكَ فأَورَدَكَ هذَا المَورِدَ»[2] يعنى: تو مدّتى با پيامبر خدا مصاحب بودى وبا او پيوند خويشاوندى داشتى، ولى شيطان بر عقل تو مسلّط شد وكار تو به اينجا انجاميد.

آمار كشتگان جمل

آمار كشتگان جمل در تاريخ به طور دقيق ضبط نشده است واختلاف زيادى در نقل آن به چشم مى خورد. شيخ مفيد مى نويسد: برخى آمار كشته شدگان را بيست وپنج هزارنفر نوشته اند در حالى كه عبد اللّه بن زبير (آتش افروز معركه) اين تعداد را پانزده هزار مى داند. سپس شيخ مفيد قول دوّم را ترجيح مى دهد مى گويد مشهور اين است كه مجموع كشته ها چهارده هزار نفر بوده است.[3]

طبرى در تاريخ خود آمار كشتگان را ده هزار نفر نقل كرده است ونيمى از آنان را مربوط به هواداران عايشه ونيم ديگر را از ياران امام (عليه السلام) مى داند.سپس نظر ديگرى را نقل مى كند كه نتيجه آن با آنچه كه از عبد اللّه بن زبير نقل كرديم يكى است.[4]

تدفين كشتگان

واقعه جمل در روز پنجشنبه دهم جمادى الثانى از سال سى وششم هجرى


[1] تاريخ طبرى، ج3، ص 540; شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج1، ص 235.
[2] الجمل، ص 209.
[3] الجمل، ص 223.
[4] تاريخ طبرى، ج3، ص 543.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست