responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 448

(وَما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللّهَ رَمى)[1] با مشاهده اين عمل از عايشه، امام على (عليه السلام)بلافاصله فرمود:«وَ ما رَمَيْتِ إِذْ رَمَيْتِ وَ لكِنَّ الشَّيْطانَ رَمى» يعنى اگر در مورد پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) دست خدا از آستين پيامبر ظاهر شد، در مورد عايشه دست شيطان از آستين او آشكار گشت.

پى كردن جمل

جمل عايشه حيوان زبان بسته اى بودكه براى نيل به مقاصد شوم به كار گرفته مى شد وبا گذاردن هودج عايشه بر آن، نوعى قداست به آن بخشيده بودند.سپاه بصره در حفاظت وبرپا نگاه داشتن آن كوششها كرد ودستهاى زيادى در راه آن دادند. هر دستى كه قطع مى شد دست ديگرى زمام شتر را مى گرفت.امّا سرانجام زمام شتر بى صاحب ماند وديگر كسى حاضر نبود كه آن را به دست بگيرد. در اين هنگام فرزند زبير زمام آن را به دست گرفت، ولى مالك اشتر با هجوم بر وى او را نقش زمين كرد وگردن او را گرفت.وقتى فرزند زبير احساس كرد كه به دست مالك كشته مى شود فرياد زد:مردم هجوم بياوريد ومالك را بكشيد، اگر چه به كشته شدن من بينجامد. [2]

مالك، با زدن ضربتى بر چهره او، وى را رها كرد وسرانجام مردم از اطراف شتر عايشه پراكنده شدند. امام (عليه السلام) براى اينكه دشمن با ديدن شتر عايشه بار ديگر به سوى او باز نگردند، فرمان پى كردن جمل را مجدداً صادر كرد. پس، شتر به زمين خورد وكجاوه سرنگون گرديد. در اين هنگام فرياد عايشه بلند شد، به نحوى كه هر دو لشكر صداى او را شنيدند. محمّد بن ابى بكر، به فرمان امام (عليه السلام) خود را به كجاوه خواهر رسانيد وبندهاى آن را باز كرد.

در اين گيرودار گفتگويى ميان خواهر وبرادر در گرفت كه به اختصار نقل


[1] سوره انفال، آيه 17.
[2] او چنين گفت: «اقتلوني ومالكاً واقْتُلُوا مالِكاًمعي».
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 448
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست