responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 271

3ـ عمر در پاسخ درخواست مردم گفت:

اگر ابو عبيده زنده بود او را به جانشينى خود بر مى گزيدم، زيرا از پيامبر شنيده ام كه وى امين اين امّت است. واگر سالم، مولاى ابى حذيفه، زنده بود او را جانشين خود مى ساختم زيرا از پيامبر شنيده ام كه فرمود او دوست خداست.

وى در آن هنگام به جاى اينكه به فكر زنده ها باشد، به فكر مرده ها بود، كه علاوه بر مرده پرستى، بى اعتنايى به زندگانى است كه در عصر او مى زيستند.

از اين گذشته، اگر ملاك انتخاب ابوعبيده وسالم اين بود كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) آنان را امين امّت ودوست خدا خوانده بود، پس چرا عمر يادى از فرزند ابوطالب نكرد؟ همو كه پيامبر در باره اش فرموده بود:«عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِىّ»[1]يعنى: على با حق وحق با على است.

او كه از مقام على (عليه السلام)، فضايل وروحيات پاك او، قضاوتهاى بى نظيرش، دلاوريهايش وعلم او بر كتاب وسنّت،بيش از ديگران آگاه بود چرا نامى از على (عليه السلام)نبرد وبه ياد مردگانى افتاد كه هرگز كينه وحسد كسى را بر نمى انگيزند؟

4ـ اگر مقام ومنصب امامت يك مقام الهى وادامه وظايف رسالت است، پس بايد در شناخت امام پيرو نصّ الهى بود واگر يك مقام اجتماعى است بايد در شناخت او به افكار عمومى مراجعه كرد. امّا گزينش امام از طريق شورايى كه اعضاى آن از طرف خود خليفه تعيين شوند، نه پيروى از نصّ است ونه رجوع به افكار عمومى. اگر بايد خليفه بعد را خليفه پيشين تعيين كند، چرا كار را به شوراى شش نفرى ارجاع مى دهد.

از ديد اهل تسنن، امام بايد از طريق اجتماع امّت يا اتّفاق اهل حل وعقد


[1] اين حديث به صورت متواتر از طريق محدّثان اهل تسنن نقل شده است. به كتاب الغدير(ج3، ص 156 تا 159 طبع نجف و176 تا 180 چاپ بيروت) مراجعه فرماييد.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 271
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست