responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 243

مطلب به معنى اين نيست كه اين لفظ در غير وراثتِ مالى، مانند وراثت علوم ونبوّت، به كار نمى رود، بلكه مقصود اين است كه تا قرينه قطعى بر معنى دوّم نباشد، مقصود از آن، ارث مال خواهد بود نه علم ونبوّت.[1]

اكنون قرائنى را كه تأييد مى كنند كه مقصود از (يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ) وراثت در مال است نه وراثت در نبوّت وعلم، ياد آور مى شويم:

1ـ لفظ «يَرِثُني» و«يَرِثُ» ظهور در اين دارند كه مقصود همان وراثت در مال است نه غير آن، وتا دليل قطعى بر خلاف آن در دست نباشد نمى توان از ظهور آن دست برداشت. شما اگر مجموع مشتقات اين لفظ را در قرآن مورد دقت قرار دهيد خواهيد ديد كه اين لفظ در تمام قرآن (جز در آيه 32 سوره فاطر) در باره وراثت در اموال به كار رفته است وبس. اين خود بهترين دليل است كه اين دو لفظ را بايد برهمان معنى معروف حمل كرد.

2ـ نبوّت ورسالت فيض الهى است كه در پىِ يك رشته ملكات ومجاهدتها وفداكاريها نصيب انسانهاى برتر مى شود. اين فيض، بى ملاك به كسى داده نمى شود; بنابر اين قابل توريث نيست، بلكه در گروه ملكاتى است كه در صورت فقدان ملاك هرگز به كسى داده نمى شود، هرچند فرزند خود پيامبر باشد.

بنابراين، زكريا نمى توانست از خداوند درخواست فرزندى كند كه وارث نبوت ورسالت او باشد.مؤيّد اين مطلب، قرآن كريم است، آنجا كه مى فرمايد:

(اَللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ).(انعام:124)

خداوند داناتر است به اينكه رسالت خود را در كجا قرار دهد.


[1] آرى، گاهى همين لفظ، بنابه قرينه خاصى، در ارثِ علم به كار مى رود، مانند:(ثُمّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا)(فاطر:32). يعنى: اين كتاب را به آن گروه از بندگان خود كه برگزيده ايم به ارث داديم. ناگفته پيداست كه در اينجا لفظ «كتاب» قرينه روشنى است كه مقصود، ارثِ مال نيست، بلكه ارثِ آگاهى از حقايق قرآن است.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 243
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست