responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 157

ممكن بود براى مردم آن روز ومردمان آينده نشانه حقّانيّت مدّعى خلافت تلقى شود. پس مُهر خاموشى را شكست وبه نخستين وظيفه خود كه ياد آورى حقيقت از طريق ايراد خطبه بود عمل كرد ودر مسجد پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)، كه به اجبار از او بيعت خواستند، رو به گروه مهاجر كرد وگفت:

اى گروه مهاجر،حكومتى را كه حضرت محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) اساس آن را پى ريزى كرد از دودمان او خارج نسازيد ووارد خانه هاى خود نكنيد.به خدا سوگند، خاندان پيامبر به اين كار سزاوارترند، زيرا در ميان آنان كسى است كه به مفاهيم قرآن وفروع واصول دين احاطه كامل دارد وبه سنّتهاى پيامبر آشناست وجامعه اسلامى را به خوبى مى تواند اداره كند وجلو مفاسد را بگيرد وغنايم را عادلانه قسمت كند. با وجود چنين فردى نوبت به ديگران نمى رسد. مبادا از هوى وهوس پيروى كنيد كه از راه خدا گمراه واز حقيقت دور مى شويد.[1]

امام (عليه السلام) براى اثبات شايستگى خويش به خلافت، در اين بيان، بر علم وسيع خود به كتاب آسمانى وسنّتهاى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) وقدرت روحى خود در اداره جامعه بر اساس عدالت تكيه كرده است،واگر به پيوند خويشاوندى با پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نيز اشاره داشته يك نوع مقابله با استدلال گروه مهاجر بوده است كه به انتساب خود به پيامبر تكيه مى كردند.

طبق روايات شيعه امير مؤمنان (عليه السلام) با گروهى از بنى هاشم نزد ابوبكر حاضر شده، شايستگى خود را براى خلافت، همچون بيان پيشين از طريق علم به كتاب وسنّت وسبقت در اسلام بر ديگران وپايدارى در راه جهاد وفصاحت در بيان وشهامت وشجاعت روحى احتجاج كرد;چنانكه فرمود:

من در حيات پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) وهم پس از مرگ او به مقام ومنصب او سزاوارترم.من وصىّ ووزير وگنجينه اسرار ومخزن علوم او هستم.منم صدّيق اكبر وفاروق


[1] الإمامة والسياسة، ج1، ص 11.
نام کتاب : فروغ ولايت نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست