responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 69

و چنين سخنى از انواع مجاز و استعاره و تشبيه و كنايه مالامال ميباشد، جمود بر ظواهر تصورى، جز پايين آوردن مقام بلند قرآن، و به ابتذال كشيدن معانى عالى آن، نتيجه ديگرى ندارد.

طوائفى در اسلام به نام «مجسمه» و «مشبّهه» و «خارجى» و «مرجئى» پديد آمدند، و همه اين گروهها كتاب و سنت را مدرك انديشههاى خود شمرده و بر آن تكيه جستهاند و مخالفان خود را به مخالفت با كتاب و سخنان پيامبر متهم كردهاند. دو گروه نخست به آيات و رواياتى استناد جستهاند كه در آنها الفاظ «يد»، «عين» و «وجه» وارد شده، و در مقام تفسير، به ظاهر ابتدائى و به تعبير ديگر «تصورى»، اكتفا نمودهاند و از ظاهر استمرارى و تصديقى آن، كاملاً غفلت نموده و به سادگى از كنار آن گذشتهاند.

از باب نمونه به تفسير اين آيه از جانب اهل حديث توجه بفرماييد:

قرآن در مقام انتقاد از انديشه يهود كه خدا را به بخل و عجز متهم كردهاند، ميفرمايد:

((بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ))(سوره مائده/64).

«بلكه هر دو دست او باز است، هر گونه بخواهد انفاق مينمايد».

سطحى نگرها، فوراً براى خدا دو دست ثابت كردهاند كه با آن انفاق ميكند. خيلى اگر بخواهند، اظهار قداست كنند، بسان «اشعرى» ميگويند: «خدا دو دست دارد، ولى كيفيت آن براى ما روشن نيست»[1].

اين بهره گيرى از قرآن مانند بهره گيرى كودكانه كودكى است كه از سخن مادرش، بهانه بادام گرفت.


[1] اشعرى در ابانه، ص 18، ميگويد: «و ان له يدين بلا كيف، كما قال بل يداه مبسوطتان». اين سخن را در «وجه» و «عين» نيز تكرار ميكند.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست