responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 135

«قدريه» بنامند. اهل حديث و «حنابله» و سپس «اشاعره» كه در مسأله «تقدير» راه «افراط» پيمودهاند و آن را حاكم بر اراده خدا و انسان و... دانستهاند، ميگويند: مقصود از «قدريه»، نافيان «قضاء» و «قدر» هستند و معتزله پيرو اين اصل ميباشند. در حالى كه «معتزله» سعى ميكنند كه ثابت كنند كه مقصود از آن، قائلان به قدر هستند.

علاّمه كراجكى (م 449)، مينويسد: در اسامى فرق، لفظى مانند «قدريه»، كه همه فرق از آن تبرى ميجويند، نيافتهام زيرا به حكم اينكه پيامبر، «قدريه» را لعن كرده، هر يك از «عدليه» و «جبريه» ميكوشد، ديگرى را به قدريه متهم سازد.

ابو الحسن اشعرى، پس از بازگشت از «اعتزال» و روى آوردن به اهل حديث و بعد از بيعت با «ابن حنبل»، در كتاب «ابانه»، معتزله را به محاكمه ميكشد و استدلال آنان را با اين حديث به گونهاى رد ميكند. وى ميكوشد اين حديث را ناظر به اهل اعتزال بداند. معتزله نيز ميكوشند حديث را بر قائلان «قدر» تطبيق كنند. اينك پاى سخنان هر دو گروه مينشينيم.

از نظر معتزله، گروهى كه ميگويند: خدا «شر» و «كفر» را مقدر كرده، «قدريه» هستند، نه گروهى كه به نفى آن برخاستهاند.

حنابله واشعاره نيز با وجوه مختلفى ميكوشند، رقيبان خود را متهم به قدريه كنند. ما همه اين وجوه را ياد آور ميشويم:

«قدريه» كسى است كه «تقدير» را به خود نسبت دهد نه به خدا و بگويد، من خودم طراح كارهاى خويش ميباشم نه خدا. اين گروه، به اين نام، شايستهترند، نه ما كه هرگز افعال خويش را به خود نسبت نداده و نگفتهايم كه ما

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 1  صفحه : 135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست